إِذۡ قَالَ لِأَبِيهِ يَـٰٓأَبَتِ لِمَ تَعۡبُدُ مَا لَا يَسۡمَعُ وَلَا يُبۡصِرُ وَلَا يُغۡنِي عَنكَ شَيۡـٔٗا
آنگاه که به [عموى مشرکش آزر که به جای] پدرش [سرپرستی او را به عهده داشت]، گفت: «اى پدر! چرا چیزى را مىپرستى که نمىشنود و نمىبیند و تو را از هیچ چیز بىنیاز نمىکند؟
Author: Mohsen Gharaati