فَلَمَّا جَنَّ عَلَيۡهِ ٱلَّيۡلُ رَءَا كَوۡكَبٗاۖ قَالَ هَٰذَا رَبِّيۖ فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلۡأٓفِلِينَ
پس چون شب بر او تاريك شد، ستارهاى ديد. [براى احتجاج با مشركان] گفت: اين پروردگار من است، آنگاه چون افول كرد، گفت: زوال پذيران را دوست ندارم
Author: Abolfazl Bahrampour