Surah An-Naml - Persian Translation by Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
طسٓۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَكِتَابٖ مُّبِينٍ
طا، سين، اين آيات قرآن و كتاب روشن و روشنگر است
Surah An-Naml, Verse 1
هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ
رهنمونى و مژده است براى مؤمنان،
Surah An-Naml, Verse 2
ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ
آنان كه نماز برپا مىدارند و زكات مىدهند و جهان پسين را بىگمان باور دارند
Surah An-Naml, Verse 3
إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ
همانا كسانى كه به جهان پسين ايمان ندارند كارهاى [باطل] آنان را برايشان بياراستيم پس سرگشته و كوردلاند
Surah An-Naml, Verse 4
أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ
آنانند كه عذاب بد و سختى دارند و آنها در آن جهان زيانكارترند
Surah An-Naml, Verse 5
وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ
و هر آينه تو را اين قرآن از نزد استواركارى دانا دهند- يعنى آن را فرا مىگيرى
Surah An-Naml, Verse 6
إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سَـَٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ
[ياد كن] آنگاه كه موسى به همسر خود گفت: من آتشى ديدم بزودى شما را از آن خبرى بيارم يا پارهاى آتش افروخته نزد شما آورم باشد كه گرم شويد
Surah An-Naml, Verse 7
فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
پس چون به نزد آن آمد آوازش دادند كه با بركت است آن كه در آتش است و آن كه پيرامون آن است، و پاك و منزه است خداى، پروردگار جهانيان
Surah An-Naml, Verse 8
يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
اى موسى، همانا منم خداى توانمند بىهمتا و با حكمت
Surah An-Naml, Verse 9
وَأَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
و عصايت را بيفكن، پس چون آن را ديد كه مىجنبد گويى مارى سبكخيز است، [از بيم] پشت كرده گريخت و واپس ننگريست. [ندا آمد:] اى موسى، مترس كه به نزد من فرستادگان نترسند
Surah An-Naml, Verse 10
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ
مگر آن كه ستم كند و سپس نيكى را پس از بدى جايگزين گرداند، كه منم آمرزگار و مهربان
Surah An-Naml, Verse 11
وَأَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖۖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَقَوۡمِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ
و دستت را در گريبانت بَر تا روشن نه از آسيب [پيسى] بيرون آيد [و اين] در ميان نِه نشانه است به سوى فرعون و گروهش، زيرا كه آنان گروهى بدكار نافرمانند
Surah An-Naml, Verse 12
فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
پس چون نشانههاى ما روشن و هويدا بديشان آمد، گفتند: اين جادويى است آشكار
Surah An-Naml, Verse 13
وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
و آنها را از روى ستم و سركشى انكار كردند در حالى كه دلهاشان بدانها يقين داشت پس بنگر كه سرانجام تباهكاران چگونه بود
Surah An-Naml, Verse 14
وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗاۖ وَقَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
و هر آينه داوود و سليمان را دانشى بداديم و گفتند: سپاس و ستايش خداى را كه ما را بر بسيارى از بندگان مؤمن خود برترى داد
Surah An-Naml, Verse 15
وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَۖ وَقَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ
و سليمان از داوود ميراث برد، و گفت: اى مردم، ما را سخن مرغان آموختند و ما را از هر چيزى [بهرهاى] دادند. همانا اين است فزونبخشى و برترى آشكار
Surah An-Naml, Verse 16
وَحُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و سليمان را سپاهيانش از پريان و آدميان و مرغان گرد آمدند، پس آنها [از پراكندگى و بىنظمى] باز داشته مىشدند
Surah An-Naml, Verse 17
حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
تا آنگاه كه بر- از بالاى- وادى مورچگان فرا آمدند، مورچهاى گفت: اى مورچگان به خانههاى خود در رويد مبادا سليمان و سپاهيانش پايمالتان كنند در حالى كه آگاه نباشند
Surah An-Naml, Verse 18
فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّـٰلِحِينَ
پس [سليمان] از گفتار آن مورچه به لبخندى خندان شد، و گفت: پروردگارا، مرا الهام كن- توفيق ده- كه نعمتت را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتهاى سپاس دارم و كارى نيك و شايسته كنم كه آن را مىپسندى و مرا به بخشايش خود در ميان بندگان نيك و شايستهات در آر
Surah An-Naml, Verse 19
وَتَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَالِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ
و مرغان را جويا شده گفت: مرا چيست كه هدهد را نمىبينم يا مگر از غايبان است؟
Surah An-Naml, Verse 20
لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ
هر آينه او را شكنجهاى سخت كنم يا سرش را ببرم يا مرا حجتى- عذرى- روشن و آشكار بيارد
Surah An-Naml, Verse 21
فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُكَ مِن سَبَإِۭ بِنَبَإٖ يَقِينٍ
پس درنگش- درنگ سليمان يا هدهد- ديرى نپاييد [كه هدهد آمد] و گفت: چيزى دريافتهام كه تو درنيافتهاى، و از سبا- شهرى در يمن- برايت خبرى درست آوردهام
Surah An-Naml, Verse 22
إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَأُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ
من زنى- بلقيس نام- را يافتم كه بر آنان پادشاهى مىكند و از هر چيزى- كه پادشاهان را به كار آيد يا از هر نعمتى- به او دادهاند و او را تختى است بزرگ
Surah An-Naml, Verse 23
وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ
او را و قومش را يافتم كه به جاى خداى يكتا خورشيد را سجده مىكنند و شيطان كارهاى [باطل] آنان را برايشان بياراسته و آنها را از راه [راست] بگردانيده پس به راه راست نيستند،
Surah An-Naml, Verse 24
أَلَّاۤ يَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ
تا سجده نكنند خدايى را كه نهانيها را كه در آسمانها و زمين است بيرون مىآورد و آنچه را پنهان مىداريد و آنچه را آشكار مىكنيد مىداند
Surah An-Naml, Verse 25
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ۩
خداى يكتا، خدايى جز او نيست، پروردگار عرش بزرگ است
Surah An-Naml, Verse 26
۞قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ
[سليمان] گفت: خواهيم ديد كه راست مىگويى يا از دروغگويانى
Surah An-Naml, Verse 27
ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ
اين نامه مرا ببر و آن را به نزد آنها بيفكن سپس از آنها روى بگردان- به يك سو شو- و بنگر چه پاسخ گويند
Surah An-Naml, Verse 28
قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ
[آن زن] گفت: اى مهتران، نامهاى گرامى به سوى من افكنده شده
Surah An-Naml, Verse 29
إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
آن از سليمان و به نام خداى بخشاينده مهربان است
Surah An-Naml, Verse 30
أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
[به اين مضمون] كه بر من برترى مجوييد و به نزد من آييد گردننهادگان
Surah An-Naml, Verse 31
قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ
[و] گفت: اى مهتران، مرا در كارم رأى و نظر دهيد، كه من گزارنده هيچ كارى نبودهام تا اينكه شما در نزد من حاضر باشيد
Surah An-Naml, Verse 32
قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ
گفتند: ما نيرومندان پرتوان و خداوندان پيكار سختيم، و فرمان تو راست بنگر تا چه فرمايى
Surah An-Naml, Verse 33
قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ
گفت: پادشاهان هر گاه به آبادى و شهرى در آيند تباهش كنند و عزيزان مردم آن را خوار گردانند. [آرى] و چنين مىكنند
Surah An-Naml, Verse 34
وَإِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
و من به سوى ايشان پيشكشى فرستم پس مىنگرم كه فرستادگان با چه چيز باز مىگردند- چه پاسخى آورند
Surah An-Naml, Verse 35
فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ
پس چون [فرستاده] نزد سليمان آمد، [سليمان] گفت: آيا مرا به مال يارى مىكنيد؟! آنچه خداى مرا داده بهتر است از آنچه شما را داده است، بلكه شما به پيشكش خود شادمانيد
Surah An-Naml, Verse 36
ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ
سوى آنان باز گرد كه هر آينه با سپاهى بديشان در آييم كه آنان را در برابر آن تاب و توان نباشد و همانا از آنجا به خوارى و سرافكندگى بيرونشان رانيم
Surah An-Naml, Verse 37
قَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
[سپس] گفت: اى مهتران، كدامتان تخت او را پيش از آنكه گردن نهاده نزد من آيند برايم مىآورد؟
Surah An-Naml, Verse 38
قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ
ديوى از پريان گفت: من آن را پيش از آنكه از جاى خويش برخيزى نزد تو آرم و من بر اين كار نيرومند و امينم
Surah An-Naml, Verse 39
قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ
آن كه دانشى از كتاب- كتابى آسمانى يا لوح محفوظ- نزدش بود گفت: من آن را پيش از آنكه چشم بر هم زنى- يا چون در چيزى نگرى تا چشم از آن بردارى- برايت مىآورم. پس چون آن را نزد خود قرار يافته ديد، گفت: اين از فزونبخشى پروردگارم است تا بيازمايدم كه سپاس مىدارم يا ناسپاسى مىكنم، و هر كه سپاس گزارد جز اين نيست كه به سود خويش سپاس مىگزارد، و هر كه ناسپاسى كند همانا پروردگار من بىنياز است و بزرگوار
Surah An-Naml, Verse 40
قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ
گفت: تخت او را برايش ناشناخته سازيد تا بنگريم آيا [به بازشناختن آن] راه مىبرد يا از آنهاست كه راه نمىبرند
Surah An-Naml, Verse 41
فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِۖ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَكُنَّا مُسۡلِمِينَ
پس چون بيامد به او گفته شد: آيا تخت تو چنين است؟ گفت: گويى اين همان است. و ما را پيش از اين دانش دادهاند- بر قدرت و حقانيت سليمان- و ما گردننهاده بودهايم
Surah An-Naml, Verse 42
وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ
و آنچه جز خدا مىپرستيد او را [از پرستش خدا] بازداشته بود، زيرا كه از گروه كافران بود
Surah An-Naml, Verse 43
قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَكَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
به او گفته شد: به صحن كاخ درآى چون آن را بديد پنداشت كه آبگيرى ژرف است. و جامه از دو ساق خويش بالا كشيد. [سليمان] گفت: اين صحنى است صاف و هموار، [ساخته] از آبگينه- آب نيست-. گفت: پروردگارا، من به خود ستم كردم و [اينك] با سليمان خداى، پروردگار جهانيان، را گردن نهادم
Surah An-Naml, Verse 44
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ
و هر آينه به سوى قوم ثمود برادرشان صالح را فرستاديم كه خداى يكتا را بپرستيد آنگاه دو گروه شدند كه با يكديگر ستيزه مىكردند
Surah An-Naml, Verse 45
قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِۖ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ
[صالح] گفت: اى قوم من، چرا پيش از نيكى- توبه- بدى- عذاب- را به شتاب مىخواهيد؟ چرا از خدا آمرزش نمىخواهيد تا شايد درخور رحمت شويد؟
Surah An-Naml, Verse 46
قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَۚ قَالَ طَـٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِۖ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ
گفتند: ما تو و آنها را كه با تواند به شگون بد گرفتهايم. گفت: شگون بدتان نزد خداوند است بلكه شما گروهى گرفتار آزمونيد- شما را مىآزمايند
Surah An-Naml, Verse 47
وَكَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ
و در آن شهر نه مرد- يا نه گروه- بودند كه در زمين تباهى مىكردند و شايستهكار و درستكردار نبودند
Surah An-Naml, Verse 48
قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ
گفتند: به خدا سوگند خوريد- يا: در حالى كه به خدا سوگند خوردند گفتند- كه بر او و خاندانش شبيخون بريم، سپس به خونخواه او گوييم: ما هلاك شدن [او و] خاندان او را نديدهايم- يا حاضر نبودهايم- و همانا ما راستگوييم
Surah An-Naml, Verse 49
وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
و نيرنگى ساختند، و ما نيز نيرنگى ساختيم ولى [نيرنگ ما را] در نمىيافتند
Surah An-Naml, Verse 50
فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ
پس بنگر كه سرانجام نيرنگشان چسان بود، آنها و قومشان همه را هلاك كرديم
Surah An-Naml, Verse 51
فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
اينك خانههايشان به ستمى كه كردند ويران و تهى مانده است. هر آينه در آن براى گروهى كه بدانند نشانه و عبرتى است
Surah An-Naml, Verse 52
وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ
و آنان را كه ايمان آوردند و پرهيزگارى مىكردند رهانيديم
Surah An-Naml, Verse 53
وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ
و لوط را [ياد كن] آنگاه كه به قوم خود گفت: آيا پيرامون زشتكارى مىگرديد و حال آنكه مىبينيد- زشتى آن را درمىيابيد، يا در ديد يكديگر اين زشتكارى مىكنيد-؟
Surah An-Naml, Verse 54
أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ
آيا شما به كامرانى به جاى زنان به مردان مىگراييد؟! بلكه شما گروهى نادانيد
Surah An-Naml, Verse 55
۞فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡيَتِكُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ
پس پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند: خاندان لوط را از شهر خود بيرون كنيد، كه آنان مردمىاند كه پاكى مىورزند
Surah An-Naml, Verse 56
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
پس او و خاندانش را رهانيديم جز زنش كه مقدر كرديم از بازماندگان [و هلاك شدگان] باشد
Surah An-Naml, Verse 57
وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ
و بر آنها بارانى [از سنگ] باريديم پس بد است باران بيمشدگان
Surah An-Naml, Verse 58
قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ
بگو: سپاس و ستايش خداى راست و سلام بر بندگان او آنان كه برگزيدشان آيا خدا بهتر است يا آنچه انباز [خدا] مىگيرند؟
Surah An-Naml, Verse 59
أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ
يا آن كه آسمانها و زمين را آفريد و برايتان از آسمان آبى فرو آورد كه بدان بوستانهاى زيبا و خرم رويانيديم كه شما را نرسد درختش را برويانيد [بهتر است يا آنچه انباز مىگيرند]؟ آيا با خداى يكتا خدايى هست؟ بلكه آنان مردمى كجروند
Surah An-Naml, Verse 60
أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
يا آن كه زمين را آرامگاه- يا: آرام- قرار داد و در ميان آنها جويها روان كرد و براى آن لنگرها- كوهها- ساخت و ميان دو دريا بندى نهاد- تا به يكديگر نياميزند- [بهتر است يا آنچه انباز مىگيرند]؟ آيا با خداى يكتا خدايى هست؟ بلكه بيشترشان نمىدانند
Surah An-Naml, Verse 61
أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ
يا آن كه درمانده را چون او را بخواند پاسخ دهد و گزند و آسيب را از او بردارد و شما را نمايندگان خود- يا جانشين پيشينيان- در زمين سازد [بهتر است يا آنچه انباز مىگيرند]؟ آيا با خداى يكتا خدايى هست؟ اندكى ياد مىكنند و پند مىپذيرند
Surah An-Naml, Verse 62
أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
يا آن كه شما را در تاريكيهاى خشكى و دريا راه مىنمايد، و آن كه بادها را پيشاپيش رحمت خود- يعنى باران- مژدگان فرستد [بهتر است يا آنچه انباز مىگيرند]؟ آيا با خداى يكتا خدايى هست؟ برتر است خداى از آنچه انباز مىگيرند
Surah An-Naml, Verse 63
أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
يا آن كه آفرينش را آغاز مىكند سپس آن را باز مىگرداند، و آن كه شما را از آسمان و زمين روزى مىدهد [بهتر است يا آنچه انباز مىگيرند]؟ آيا با خداى يكتا خدايى هست؟ بگو: حجت خود را بياوريد اگر راستگوييد
Surah An-Naml, Verse 64
قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ
بگو: كسى در آسمانها و زمين نهان- غيب- را نمىداند مگر خدا. و نمىدانند كه كى برانگيخته مىشوند
Surah An-Naml, Verse 65
بَلِ ٱدَّـٰرَكَ عِلۡمُهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ
مگر دانش آنان درباره جهان پسين- رستاخيز- به كمال رسيده است [كه آن را انكار مىكنند]؟ [نه،] بلكه از آن در شكاند، بلكه از [دانش و دريافت] آن كورند
Surah An-Naml, Verse 66
وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبٗا وَءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ
و كسانى كه كافر شدند گفتند: آيا هنگامى كه ما و پدرانمان خاك شديم، آيا ما را [از گور] بيرون مىآورند؟
Surah An-Naml, Verse 67
لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
هر آينه اين را به ما و پيش از اين به پدران ما، وعده دادهاند اين نيست مگر افسانههاى پيشينيان
Surah An-Naml, Verse 68
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
بگو: در زمين بگرديد، پس بنگريد كه سرانجام بزهكاران چگونه بود
Surah An-Naml, Verse 69
وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُن فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ
و بر آنان اندوه مخور و از نيرنگهايى كه مىسازند دلتنگ مباش
Surah An-Naml, Verse 70
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
و گويند: اين وعده- عذاب در دنيا يا رستاخيز- كى خواهد بود، اگر راستگوييد؟
Surah An-Naml, Verse 71
قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي تَسۡتَعۡجِلُونَ
بگو: شايد برخى از آنچه به شتاب مىخواهيد بزودى به شما فرا رسد
Surah An-Naml, Verse 72
وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ
هر آينه پروردگار تو خداوند افزونبخشى بر مردم است ولى بيشترشان سپاس نمىگزارند
Surah An-Naml, Verse 73
وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ
و همانا پروردگار تو آنچه را سينههاشان پنهان مىدارد- در دل نهان مىدارند- و آنچه را آشكار مىكنند مىداند
Surah An-Naml, Verse 74
وَمَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ
و هيچ ناپيدايى در آسمان و زمين نيست مگر آنكه در كتابى روشن- لوح محفوظ- هست
Surah An-Naml, Verse 75
إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَـٰٓءِيلَ أَكۡثَرَ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
همانا اين قرآن بر فرزندان اسرائيل بيشتر آنچه را كه در آن اختلاف مىكنند باز مىگويد- خبر مىدهد
Surah An-Naml, Verse 76
وَإِنَّهُۥ لَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
و هر آينه مؤمنان را رهنمونى و بخشايشى است
Surah An-Naml, Verse 77
إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ
همانا پروردگار تو به حكم خويش ميانشان داورى خواهد كرد، و اوست توانمند بىهمتا و دانا
Surah An-Naml, Verse 78
فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ
پس بر خداى توكل كن- كارها را به خدا واگذار- كه تو بر حق روشن و هويدايى
Surah An-Naml, Verse 79
إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ
تو نتوانى كه مردگان را بشنوانى، و نه به كران آواى دعوت را بشنوانى آنگاه كه پشت كرده برمىگردند
Surah An-Naml, Verse 80
وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِي ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ
و تو راهنماى كوران- كوردلان- از گمراهيشان نيستى نشنوانى مگر كسانى را كه به آيات- نشانهها و سخنان- ما ايمان دارند و مسلمانند- گردننهاده و فرمانبردارند
Surah An-Naml, Verse 81
۞وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بِـَٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ
و چون [هنگام آن رسد كه] آن گفتار- وعده ما به عذاب- بر آنان واقع شود، براى آنان از زمين جنبندهاى بيرون آريم كه با آنان اين سخن گويد زيرا كه مردم به نشانههاى ما يقين- باور بىگمان- نمىداشتند
Surah An-Naml, Verse 82
وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و روزى كه از هر امتى گروهى از آنها كه نشانههاى ما را دروغ شمردند برانگيزيم و فراهم آريم، پس [از پراكنده شدن] بازداشته شوند
Surah An-Naml, Verse 83
حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بِـَٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
تا آنگاه كه [به پيشگاه خدا] آيند، گويد: آيا نشانههاى مرا دروغ انگاشتيد و حال آنكه بدانها دانشى نداشتيد، يا چه بود آنچه مىكرديد؟
Surah An-Naml, Verse 84
وَوَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا يَنطِقُونَ
و آن گفتار- فرمان عذاب- بر آنان به سزاى ستمى كه كردند واقع شود و هيچ سخنى نگويند
Surah An-Naml, Verse 85
أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
آيا نديدهاند كه ما شب را پديد كرديم تا در آن بيارامند و روز را روشن ساختيم [تا در آن ببينند و به كار پردازند]؟ هر آينه در اين براى گروهى كه ايمان آورند نشانههاست
Surah An-Naml, Verse 86
وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَكُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ
و روزى كه در صور دميده شود پس، هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است بهراسد، مگر آنكس كه خداى خواهد و همه سرافكنده و فروتن به نزد او آيند
Surah An-Naml, Verse 87
وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ
و كوهها را بينى، پندارى كه بر جاى ايستادهاند و حال آنكه همچون ابر مىروند، كار خداست كه هر چيزى را استوار ساخته. همانا او بدانچه مىكنيد آگاه است
Surah An-Naml, Verse 88
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ يَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ
هر كه نيكى آرد پس او را بهتر از آن باشد و آنان در آن روز از هراس ايمناند
Surah An-Naml, Verse 89
وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَكُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
و هر كه بدى آرد، پس چهرهشان را به آتش درافكنند- به رو در آتش افكندهشوند- آيا جز آنچه مىكرديد پاداش داده مىشويد؟
Surah An-Naml, Verse 90
إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُۥ كُلُّ شَيۡءٖۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
[بگو:] جز اين نيست كه فرمان يافتهام كه خداوند اين شهر را، همان كه آن را بشكوه داشت و همه چيز از آن اوست، بپرستم، و فرمان يافتهام كه از مسلمانان- گردننهادگان- باشم
Surah An-Naml, Verse 91
وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ
و قرآن را [بر شما] بخوانم. پس هر كه راه يابد به سود خويش راه يافته، و هر كه گمراه شود، بگو: جز اين نيست كه من از بيمكنندگانم
Surah An-Naml, Verse 92
وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
و بگو: سپاس و ستايش خداى راست. زودا كه شما را نشانههاى- قدرت يا عذاب- خويش بنمايد پس آنها را خواهيد شناخت. و پروردگار تو از آنچه مى كنيد غافل نيست
Surah An-Naml, Verse 93