Surah An-Naml - Persian Translation by Mohsen Gharaati
طسٓۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡقُرۡءَانِ وَكِتَابٖ مُّبِينٍ
طا، سین. آن است آیات قرآن و کتاب روشنگر
Surah An-Naml, Verse 1
هُدٗى وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ
که [وسیلهى] هدایت و بشارت براى اهل ایمان است
Surah An-Naml, Verse 2
ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُم بِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ يُوقِنُونَ
کسانى که نماز برپامىدارند و زکات مىپردازند، و تنها ایشانند که به آخرت یقین دارند
Surah An-Naml, Verse 3
إِنَّ ٱلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡأٓخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَهُمۡ يَعۡمَهُونَ
کسانى که به آخرت ایمان ندارند، کارهاى [زشت]شان را براى آنان زیبا جلوه مىدهیم تا [همچنان] سرگشته باشند
Surah An-Naml, Verse 4
أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡعَذَابِ وَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ هُمُ ٱلۡأَخۡسَرُونَ
آنان کسانى هستند که عذاب بد [و دردناک] خواهد داشت. و آنان در قیامت زیانکارترینِ افرادند
Surah An-Naml, Verse 5
وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى ٱلۡقُرۡءَانَ مِن لَّدُنۡ حَكِيمٍ عَلِيمٍ
به یقین که تو قرآن را از سوى حکیمى دانا دریافت مىکنى
Surah An-Naml, Verse 6
إِذۡ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهۡلِهِۦٓ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا سَـَٔاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ ءَاتِيكُم بِشِهَابٖ قَبَسٖ لَّعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ
[یاد کن] هنگامی که موسى به خانوادهى خود گفت: «من آتشى دیدم، به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد، یا شعلهى آتشى براى شما مىآورم، باشد که خود را گرم کنید.»
Surah An-Naml, Verse 7
فَلَمَّا جَآءَهَا نُودِيَ أَنۢ بُورِكَ مَن فِي ٱلنَّارِ وَمَنۡ حَوۡلَهَا وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
پس همین که نزد آن آمد، ندا داده شد که: «آن که در آتش است و آن که اطراف آن است، پر برکت باد. و منزّه است خداوندى که پروردگار جهانیان است
Surah An-Naml, Verse 8
يَٰمُوسَىٰٓ إِنَّهُۥٓ أَنَا ٱللَّهُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ
اى موسى! این منم! خداى عزیز حکیم
Surah An-Naml, Verse 9
وَأَلۡقِ عَصَاكَۚ فَلَمَّا رَءَاهَا تَهۡتَزُّ كَأَنَّهَا جَآنّٞ وَلَّىٰ مُدۡبِرٗا وَلَمۡ يُعَقِّبۡۚ يَٰمُوسَىٰ لَا تَخَفۡ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
و عصایت را بیفکن!» پس همین که آن را دید چنان جستوخیز مىکند، که گویا مارى کوچک است، پشتکنان فرار کرد و به عقب برنگشت. [گفتیم:] «اى موسى! نترس! که فرستادگان در آستان من نمىترسند،
Surah An-Naml, Verse 10
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسۡنَۢا بَعۡدَ سُوٓءٖ فَإِنِّي غَفُورٞ رَّحِيمٞ
مگر کسى که ستم کند؛ سپس بعد از بدى، کار خوبى را جایگزین نماید. همانا که من بخشندهى مهربانم
Surah An-Naml, Verse 11
وَأَدۡخِلۡ يَدَكَ فِي جَيۡبِكَ تَخۡرُجۡ بَيۡضَآءَ مِنۡ غَيۡرِ سُوٓءٖۖ فِي تِسۡعِ ءَايَٰتٍ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَقَوۡمِهِۦٓۚ إِنَّهُمۡ كَانُواْ قَوۡمٗا فَٰسِقِينَ
و دستت را در گریبانت کن؛ تا بدون هیچ عیبى، سپید و درخشان بیرون آید، [این معجزه] در زمرهى معجزات نُهگانه است [که تو با آنها] به سوى فرعون و قومش [فرستاده مىشوى] که آنان قومى فاسقاند.»
Surah An-Naml, Verse 12
فَلَمَّا جَآءَتۡهُمۡ ءَايَٰتُنَا مُبۡصِرَةٗ قَالُواْ هَٰذَا سِحۡرٞ مُّبِينٞ
پس چون آیات و معجزات روشنگر ما به سویشان آمد، گفتند: «این جادویى است آشکار!»
Surah An-Naml, Verse 13
وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَيۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُفۡسِدِينَ
و با آن که در دل به آن یقین داشتند، از روى ستم و برترىجویى، انکارش کردند. پس بنگر که فرجام تبهکاران چگونه است؟
Surah An-Naml, Verse 14
وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ وَسُلَيۡمَٰنَ عِلۡمٗاۖ وَقَالَا ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٖ مِّنۡ عِبَادِهِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
و به راستى به داود و سلیمان، دانشى [ویژه] عطا کردیم، و آن دو گفتند: «ستایش، مخصوص خداوندى است که ما را بر بسیارى از بندگان مؤمنش برترى بخشید.»
Surah An-Naml, Verse 15
وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَۖ وَقَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ عُلِّمۡنَا مَنطِقَ ٱلطَّيۡرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيۡءٍۖ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡفَضۡلُ ٱلۡمُبِينُ
و سلیمان، وارث داود شد. و گفت: «اى مردم! به ما زبان پرندگان آموختهاند، و از هرچیز، [بهرهاى] به ما عطا شده؛ بىگمان این، همان برترى آشکار است.»
Surah An-Naml, Verse 16
وَحُشِرَ لِسُلَيۡمَٰنَ جُنُودُهُۥ مِنَ ٱلۡجِنِّ وَٱلۡإِنسِ وَٱلطَّيۡرِ فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و براى سلیمان، سپاهیانش از جنّ و انس و پرنده گردآمدند، و دسته دسته منظم گردیدند
Surah An-Naml, Verse 17
حَتَّىٰٓ إِذَآ أَتَوۡاْ عَلَىٰ وَادِ ٱلنَّمۡلِ قَالَتۡ نَمۡلَةٞ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّمۡلُ ٱدۡخُلُواْ مَسَٰكِنَكُمۡ لَا يَحۡطِمَنَّكُمۡ سُلَيۡمَٰنُ وَجُنُودُهُۥ وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
[سلیمان با لشکر خود حرکت مىکرد،] تا به وادى مورچگان رسیدند. مورچهاى گفت: «اى مورچگان! به خانههاى خود بروید تا سلیمان و لشکریانش، شما را ناآگاهانه پایمال نکنند.»
Surah An-Naml, Verse 18
فَتَبَسَّمَ ضَاحِكٗا مِّن قَوۡلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَدۡخِلۡنِي بِرَحۡمَتِكَ فِي عِبَادِكَ ٱلصَّـٰلِحِينَ
پس [سلیمان] از سخن این مورچه، با تبسّمى خندان شد و [به خاطر نعمت فهم گفتار حیوانات] گفت: پروردگارا! به من الهام کن [و توفیق ده] تا نعمتى را که به من، و به پدر و مادرم بخشیدهاى، شکر گزارم. و کار شایستهاى که آن را مىپسندى، انجام دهم. و به رحمتت مرا، در زمرهى بندگان شایستهات درآور!»
Surah An-Naml, Verse 19
وَتَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَالِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ
و [سلیمان] جویاى حال پرندگان شد و گفت: «مرا چه شده که هدهد را نمىبینم؟ [آیا حضور دارد و من او را نمىبینم؟] یا از غایبان است؟
Surah An-Naml, Verse 20
لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابٗا شَدِيدًا أَوۡ لَأَاْذۡبَحَنَّهُۥٓ أَوۡ لَيَأۡتِيَنِّي بِسُلۡطَٰنٖ مُّبِينٖ
قطعاً او را کیفرى سخت خواهم داد، یا [براى عبرت دیگر پرندگان] او را سر مىبرم، مگر آن که [براى غیبتش] دلیلی روشن [و عذری موجّه] برایم بیاورد.»
Surah An-Naml, Verse 21
فَمَكَثَ غَيۡرَ بَعِيدٖ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمۡ تُحِطۡ بِهِۦ وَجِئۡتُكَ مِن سَبَإِۭ بِنَبَإٖ يَقِينٍ
پس دیرى نپایید که [هدهد آمد و] گفت: «از چیزى آگاهى یافتم که تو [با همهى عزّت و شوکتى که دارى،] از آن آگاه نشدهاى، و براى تو از [منطقهى] سَبَأ گزارشى مهم و درست آوردهام
Surah An-Naml, Verse 22
إِنِّي وَجَدتُّ ٱمۡرَأَةٗ تَمۡلِكُهُمۡ وَأُوتِيَتۡ مِن كُلِّ شَيۡءٖ وَلَهَا عَرۡشٌ عَظِيمٞ
من زنى را یافتم که بر مردم پادشاهی مىکرد و از همه چیز برخوردار بود. و تخت بزرگى داشت
Surah An-Naml, Verse 23
وَجَدتُّهَا وَقَوۡمَهَا يَسۡجُدُونَ لِلشَّمۡسِ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ أَعۡمَٰلَهُمۡ فَصَدَّهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِيلِ فَهُمۡ لَا يَهۡتَدُونَ
آن زن و قومش را چنین یافتم که به جاى خدا، براى خورشید سجده مىکنند، و شیطان، اعمالشان را در نظرشان آراسته، پس آنان را از راه [حقّ] بازداشته است. و آنان هدایت نمىشوند.»
Surah An-Naml, Verse 24
أَلَّاۤ يَسۡجُدُواْۤ لِلَّهِ ٱلَّذِي يُخۡرِجُ ٱلۡخَبۡءَ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَيَعۡلَمُ مَا تُخۡفُونَ وَمَا تُعۡلِنُونَ
[شیطان، اعمالشان را آراسته بود] که آنان برای خدا سجده نکنند. همان [خداوندى] که چیزهاى ناپیداى آسمانها و زمین را بیرون مىآورد [و آشکار مىکند]. و عملکرد نهان و آشکار شما را مىداند
Surah An-Naml, Verse 25
ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ ٱلۡعَرۡشِ ٱلۡعَظِيمِ۩
خداوندى که معبودى جز او نیست. پروردگار عرش بزرگ است
Surah An-Naml, Verse 26
۞قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡكَٰذِبِينَ
[سلیمان] گفت: «به زودى خواهیم دید که آیا راست گفتهاى یا از دروغگویان بودهاى؟
Surah An-Naml, Verse 27
ٱذۡهَب بِّكِتَٰبِي هَٰذَا فَأَلۡقِهۡ إِلَيۡهِمۡ ثُمَّ تَوَلَّ عَنۡهُمۡ فَٱنظُرۡ مَاذَا يَرۡجِعُونَ
این نامهى مرا ببر و به سوى آنها بیفکن! آنگاه از آنان روى برتاب [و گوشهاى کمین کن]، پس بنگر چه پاسخى مىدهند؟»
Surah An-Naml, Verse 28
قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ إِنِّيٓ أُلۡقِيَ إِلَيَّ كِتَٰبٞ كَرِيمٌ
[چون هدهد، نامه را نزد بِلقِیس، ملکهی سبأ افکند، او] گفت: «اى اشراف [و بزرگان کشور]! نامهاى پرارزش به سوى من افکنده شد
Surah An-Naml, Verse 29
إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
نامه از سلیمان است و [متن آن] این است»: «به نام خداوند بخشندهی مهربان
Surah An-Naml, Verse 30
أَلَّا تَعۡلُواْ عَلَيَّ وَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
بر من برترى مجویید! نزد من آیید، و تسلیم [حقّ و مطیع من] باشید.»
Surah An-Naml, Verse 31
قَالَتۡ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَفۡتُونِي فِيٓ أَمۡرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمۡرًا حَتَّىٰ تَشۡهَدُونِ
[بلقیس،] گفت: «اى بزرگان! در کارم نظر دهید، که من هیچکارى را بىحضور شما به پایان نبردهام.»
Surah An-Naml, Verse 32
قَالُواْ نَحۡنُ أُوْلُواْ قُوَّةٖ وَأُوْلُواْ بَأۡسٖ شَدِيدٖ وَٱلۡأَمۡرُ إِلَيۡكِ فَٱنظُرِي مَاذَا تَأۡمُرِينَ
[بزرگان قوم] گفتند: «ما سخت نیرومند و دلاوریم، و داراى قدرت جنگى فراوان هستیم، ولى اختیار کار با توست، پس بنگر چه فرمان مىدهى؟»
Surah An-Naml, Verse 33
قَالَتۡ إِنَّ ٱلۡمُلُوكَ إِذَا دَخَلُواْ قَرۡيَةً أَفۡسَدُوهَا وَجَعَلُوٓاْ أَعِزَّةَ أَهۡلِهَآ أَذِلَّةٗۚ وَكَذَٰلِكَ يَفۡعَلُونَ
[ملکه] گفت: «بىشک، هرگاه پادشاهان [با لشکریان] به منطقهى آبادى وارد شوند، [و هجوم بَرند،] آنجا را به تباهى مىکشند، و عزیزانِ آنجا را خوار مىکنند. و این، شیوهى همیشگى آنان است
Surah An-Naml, Verse 34
وَإِنِّي مُرۡسِلَةٌ إِلَيۡهِم بِهَدِيَّةٖ فَنَاظِرَةُۢ بِمَ يَرۡجِعُ ٱلۡمُرۡسَلُونَ
[من جنگ را به صلاح نمىبینم،] و هدیهاى ارزشمند به سویشان مىفرستم، پس چشم به را هم تا ببینم فرستادگان من با چه خبرى بازمىگردند. [شاید سلیمان هدیه را بپذیرد و ما درامان بمانیم.]»
Surah An-Naml, Verse 35
فَلَمَّا جَآءَ سُلَيۡمَٰنَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٖ فَمَآ ءَاتَىٰنِۦَ ٱللَّهُ خَيۡرٞ مِّمَّآ ءَاتَىٰكُمۚ بَلۡ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمۡ تَفۡرَحُونَ
چون [پیک حامل هدیه،] نزد سلیمان آمد، سلیمان گفت: «آیا مرا با مالى ناچیز یارى مىکنید؟ آنچه خداوند به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است. [من با هدیهى شما شاد نمىشوم،] بلکه شمایید که به هدیهى خود شادمانید
Surah An-Naml, Verse 36
ٱرۡجِعۡ إِلَيۡهِمۡ فَلَنَأۡتِيَنَّهُم بِجُنُودٖ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخۡرِجَنَّهُم مِّنۡهَآ أَذِلَّةٗ وَهُمۡ صَٰغِرُونَ
به سوى آنان برگرد! [و به آنان اعلام کن] که ما با لشکریانى به سوى آنان خواهیم آمد که تاب رویارویى با آن را ندارند. و آنان را از آنجا با زبونى و خوارى بیرون خواهیم راند.»
Surah An-Naml, Verse 37
قَالَ يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَؤُاْ أَيُّكُمۡ يَأۡتِينِي بِعَرۡشِهَا قَبۡلَ أَن يَأۡتُونِي مُسۡلِمِينَ
[سپس به حاضران] گفت: «اى بزرگان! کدام یک از شما تخت آن [ملکه] را پیش از آن که آنان به حال تسلیم نزد من آیند، براى من مىآورد؟»
Surah An-Naml, Verse 38
قَالَ عِفۡرِيتٞ مِّنَ ٱلۡجِنِّ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَۖ وَإِنِّي عَلَيۡهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٞ
یکی از جنّیان کاردان گفت: «من آن را نزد تو مىآورم، پیش از آن که از جاى خود برخیزى. و من بر این [کار] توانا و امینم.»
Surah An-Naml, Verse 39
قَالَ ٱلَّذِي عِندَهُۥ عِلۡمٞ مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبۡلَ أَن يَرۡتَدَّ إِلَيۡكَ طَرۡفُكَۚ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسۡتَقِرًّا عِندَهُۥ قَالَ هَٰذَا مِن فَضۡلِ رَبِّي لِيَبۡلُوَنِيٓ ءَأَشۡكُرُ أَمۡ أَكۡفُرُۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشۡكُرُ لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيّٞ كَرِيمٞ
کسى [به نام آصِف بن بَرخیا] که به بخشى از کتاب [الهى] آگاهى داشت، گفت: «من آن [تخت] را پیش از آن که پلک چشمت به هم بخورد، نزد تو مىآورم!» همین که [سلیمان،] آن را نزد خود مستقرّ دید، [به جاى غرور و تکبّر] گفت: «این از لطف پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا شکرگزارم یا ناسپاس؟ و هر کس شکر کند، قطعاً به سود خویش شکر کرده، و هر کس ناسپاسى ورزد، [زیانى به خدا نمىرساند.] پروردگار من بىنیاز و کریم است.»
Surah An-Naml, Verse 40
قَالَ نَكِّرُواْ لَهَا عَرۡشَهَا نَنظُرۡ أَتَهۡتَدِيٓ أَمۡ تَكُونُ مِنَ ٱلَّذِينَ لَا يَهۡتَدُونَ
[آنگاه] گفت: «تخت را [با تغییراتی] برایش ناشناس گردانید، تا ببینیم آیا [به شناخت آن] راه مىیابد، یا از کسانى است که [بدین چیزها] راه نمىبرند.»
Surah An-Naml, Verse 41
فَلَمَّا جَآءَتۡ قِيلَ أَهَٰكَذَا عَرۡشُكِۖ قَالَتۡ كَأَنَّهُۥ هُوَۚ وَأُوتِينَا ٱلۡعِلۡمَ مِن قَبۡلِهَا وَكُنَّا مُسۡلِمِينَ
پس هنگامى که [ملکه آمد، به او گفته شد: «آیا تخت تو اینگونه است؟» گفت: «گویا خودِ آن است! و ما را پیش از این [که شاهد این معجزات باشیم، به حقّانیت و قدرت سلیمان] آگاه کردند. و تسلیم شدیم.»
Surah An-Naml, Verse 42
وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعۡبُدُ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ إِنَّهَا كَانَتۡ مِن قَوۡمٖ كَٰفِرِينَ
آنچه [آن زن] به جاى خدا مىپرستید، او را [از حقّ] بازداشته بود، و او از قوم کافران بود
Surah An-Naml, Verse 43
قِيلَ لَهَا ٱدۡخُلِي ٱلصَّرۡحَۖ فَلَمَّا رَأَتۡهُ حَسِبَتۡهُ لُجَّةٗ وَكَشَفَتۡ عَن سَاقَيۡهَاۚ قَالَ إِنَّهُۥ صَرۡحٞ مُّمَرَّدٞ مِّن قَوَارِيرَۗ قَالَتۡ رَبِّ إِنِّي ظَلَمۡتُ نَفۡسِي وَأَسۡلَمۡتُ مَعَ سُلَيۡمَٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ
به او گفتند: «واردِ صحنِ قصر شو!» پس چون آن را دید، پنداشت بِرکهی آبى است. جامه از ساق پاهایش برگرفت، [سلیمان] گفت: «[این جا آبى نیست،] بلکه قصرى است از شیشه و بلور صیقلى.» [ملکه] گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم؛ و [اکنون] همراه سلیمان، در برابر پروردگار جهانیان، سر تسلیم فرود آوردهام!»
Surah An-Naml, Verse 44
وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَآ إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ فَإِذَا هُمۡ فَرِيقَانِ يَخۡتَصِمُونَ
و به سوى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم که [گفت:] «خداوند را بپرستید!» آنگاه مردم دو گروه [مؤمن و کافر] شدند که با یکدیگر ستیزه مىکردند
Surah An-Naml, Verse 45
قَالَ يَٰقَوۡمِ لِمَ تَسۡتَعۡجِلُونَ بِٱلسَّيِّئَةِ قَبۡلَ ٱلۡحَسَنَةِۖ لَوۡلَا تَسۡتَغۡفِرُونَ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُرۡحَمُونَ
[صالح] گفت: «اى قوم من! چرا پیش از نیکى، شتابزده خواهان بدى هستید؟ [چرا درخواست عذاب مىکنید؟] چرا از خداوند آمرزش نمىخواهید تا مشمول رحمت گردید؟»
Surah An-Naml, Verse 46
قَالُواْ ٱطَّيَّرۡنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَۚ قَالَ طَـٰٓئِرُكُمۡ عِندَ ٱللَّهِۖ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تُفۡتَنُونَ
[مردم به صالح] گفتند: «ما به تو و همراهانت، فال بد زدهایم. این قحطى و مشکلاتِ ما، به خاطر وجود شماست!]» [صالح] گفت: «فال، [و سرنوشت نیک و بد] شما نزد خداست، بلکه شما گروهى هستید که مورد آزمایش قرار گرفتهاید.»
Surah An-Naml, Verse 47
وَكَانَ فِي ٱلۡمَدِينَةِ تِسۡعَةُ رَهۡطٖ يُفۡسِدُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا يُصۡلِحُونَ
و در آن شهر، نُه گروه بودند که در آن سرزمین فساد مىکردند و اهل اصلاح نبودند
Surah An-Naml, Verse 48
قَالُواْ تَقَاسَمُواْ بِٱللَّهِ لَنُبَيِّتَنَّهُۥ وَأَهۡلَهُۥ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِۦ مَا شَهِدۡنَا مَهۡلِكَ أَهۡلِهِۦ وَإِنَّا لَصَٰدِقُونَ
[آن گروههای مفسد به یکدیگر] گفتند: «به خداوند سوگند یاد کنید [و همقسم شوید] که بر صالح و خانوادهاش شبیخون مىزنیم، [و آنها را به قتل مىرسانیم،] سپس به خونخواهش خواهیم گفت: ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم، و ما قطعاً راست مىگوییم.»
Surah An-Naml, Verse 49
وَمَكَرُواْ مَكۡرٗا وَمَكَرۡنَا مَكۡرٗا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ
و آنها دست به نیرنگ بزرگى زدند، و ما نیز به تدبیر بزرگى دست زدیم؛ ولى آنها نمىفهمیدند
Surah An-Naml, Verse 50
فَٱنظُرۡ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ مَكۡرِهِمۡ أَنَّا دَمَّرۡنَٰهُمۡ وَقَوۡمَهُمۡ أَجۡمَعِينَ
پس بنگر که پایان تدبیر آنان به کجا انجامید؟ ما آنان و قومشان، همگى را نابود کردیم
Surah An-Naml, Verse 51
فَتِلۡكَ بُيُوتُهُمۡ خَاوِيَةَۢ بِمَا ظَلَمُوٓاْۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَةٗ لِّقَوۡمٖ يَعۡلَمُونَ
پس این خانههاى آنهاست که به خاطر ظلمى که کردند، ویران و خالى شده است. و قطعاً در این [کیفر، عبرت و] نشانهی روشنى است براى اهل علم و آگاهى
Surah An-Naml, Verse 52
وَأَنجَيۡنَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ
و مؤمنان و کسانى را که اهل پروا بودند، نجات دادیم
Surah An-Naml, Verse 53
وَلُوطًا إِذۡ قَالَ لِقَوۡمِهِۦٓ أَتَأۡتُونَ ٱلۡفَٰحِشَةَ وَأَنتُمۡ تُبۡصِرُونَ
و لوط را که به قومش گفت: «آیا این کار بسیار زشت را مىکنید، در حالى که به زشتى آن آگاهید؟
Surah An-Naml, Verse 54
أَئِنَّكُمۡ لَتَأۡتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهۡوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ
آیا شما از روی شهوت، به جای زنان، به سراغ مردان مىروید؟ بلکه شما مردمى [نادان و] جهالت پیشهاید.»
Surah An-Naml, Verse 55
۞فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوۡمِهِۦٓ إِلَّآ أَن قَالُوٓاْ أَخۡرِجُوٓاْ ءَالَ لُوطٖ مِّن قَرۡيَتِكُمۡۖ إِنَّهُمۡ أُنَاسٞ يَتَطَهَّرُونَ
ولى پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «خاندان لوط را از شهرتان بیرون کنید؛ زیرا آنان مردمى هستند که پاکدامنی را میطلبند، [و با ما همصدا نیستند]!»
Surah An-Naml, Verse 56
فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَهۡلَهُۥٓ إِلَّا ٱمۡرَأَتَهُۥ قَدَّرۡنَٰهَا مِنَ ٱلۡغَٰبِرِينَ
پس ما لوط و خانوادهاش را نجات دادیم، جز زنش را که [به خاطر انحراف،] مقدّر کرده بودیم از بازماندگان [و نابودشدگان] باشد
Surah An-Naml, Verse 57
وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهِم مَّطَرٗاۖ فَسَآءَ مَطَرُ ٱلۡمُنذَرِينَ
سپس بارانى [از سنگ] بر سر آنها باریدیم، [و همگى زیر آن دفن شدند.] و چه بد است باران هشداردادهشدگان
Surah An-Naml, Verse 58
قُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ وَسَلَٰمٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَىٰٓۗ ءَآللَّهُ خَيۡرٌ أَمَّا يُشۡرِكُونَ
بگو: «سپاس براى خداست و سلام بر آن بندگانش، که آنان را برگزید.» آیا خدا بهتر است یا آنچه که شریک او قرار مىدهند؟
Surah An-Naml, Verse 59
أَمَّنۡ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَةٖ مَّا كَانَ لَكُمۡ أَن تُنۢبِتُواْ شَجَرَهَآۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ هُمۡ قَوۡمٞ يَعۡدِلُونَ
کیست که آسمانها و زمین را آفرید؟ و از آسمان براى شما آبی فروفرستاد، پس به وسیلهى آن، باغهایى بهجتانگیز رویاندیم. کار شما نبود که درختانش را برویانید. آیا با خدا معبود دیگری هست؟ [نه،] بلکه آنان قومى منحرفند
Surah An-Naml, Verse 60
أَمَّن جَعَلَ ٱلۡأَرۡضَ قَرَارٗا وَجَعَلَ خِلَٰلَهَآ أَنۡهَٰرٗا وَجَعَلَ لَهَا رَوَٰسِيَ وَجَعَلَ بَيۡنَ ٱلۡبَحۡرَيۡنِ حَاجِزًاۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ
کیست که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن، رودها قرار داد، و براى آن، کوهها را [مانند لنگر،] ثابت و پابرجا نهاد و میان دو دریا[ی شور و شیرین] مانعى قرار داد [که با هم مخلوط نشوند]. آیا با خدا معبود دیگری هست؟ [نه،] بلکه بیشتر آنان نمىدانند
Surah An-Naml, Verse 61
أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَيَجۡعَلُكُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ
کیست که هرگاه درماندهاى او را بخواند، اجابت نماید، و بدى و ناخوشى را برطرف کند؟ و شما را جانشینان زمین قرار دهد؟ آیا با خدا معبود دیگری هست؟ چه کم پند مىپذیرید
Surah An-Naml, Verse 62
أَمَّن يَهۡدِيكُمۡ فِي ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ وَمَن يُرۡسِلُ ٱلرِّيَٰحَ بُشۡرَۢا بَيۡنَ يَدَيۡ رَحۡمَتِهِۦٓۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ تَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا يُشۡرِكُونَ
کیست که شما را در تاریکىهاى خشکى و دریا هدایت مىکند؟ و کیست که بادها را مژدهاى پیشاپیشِ [بارانِ] رحمتش مىفرستد؟ آیا با خدا معبود دیگری هست؟ خداوند برتر است از آنچه براى او شریک قرار مىدهند
Surah An-Naml, Verse 63
أَمَّن يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَمَن يَرۡزُقُكُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
کیست که آفرینش را آغاز مىکند، سپس آن را [در قیامت] باز مىگرداند؟ و کیست که شما را از آسمان و زمین روزى مىدهد؟ آیا با خداوند معبود دیگرى هست؟ بگو: «اگر راست مىگویید، برهانتان را بیاورید.»
Surah An-Naml, Verse 64
قُل لَّا يَعۡلَمُ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَيۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ وَمَا يَشۡعُرُونَ أَيَّانَ يُبۡعَثُونَ
بگو: «جز خداوند، هیچکس در آسمانها و زمین، غیب نمىداند و کسى نمىداند چه زمانى برانگیخته خواهد شد.»
Surah An-Naml, Verse 65
بَلِ ٱدَّـٰرَكَ عِلۡمُهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّنۡهَاۖ بَلۡ هُم مِّنۡهَا عَمُونَ
[چنین نیست که قیامتی در کار نباشد؛] بلکه علم مشرکان نسبت به آخرت، پایان یافته است، بلکه [با شنیدن دلایل، باز هم] از آن در شک هستند، بلکه نسبت به [چگونگى] وقوع آن کورند
Surah An-Naml, Verse 66
وَقَالَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَءِذَا كُنَّا تُرَٰبٗا وَءَابَآؤُنَآ أَئِنَّا لَمُخۡرَجُونَ
و کسانى که کفر ورزیدند، گفتند: «آیا هرگاه ما و پدرانمان، خاک شدیم، آیا حتماً [زنده از گور] بیرون آورده مىشویم؟
Surah An-Naml, Verse 67
لَقَدۡ وُعِدۡنَا هَٰذَا نَحۡنُ وَءَابَآؤُنَا مِن قَبۡلُ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّآ أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ
در حقیقت به ما و نیاکانمان، پیشتر، این وعده داده شده، [اما] این وعده، جز افسانههاى پیشینیان، چیز دیگرى نیست!»
Surah An-Naml, Verse 68
قُلۡ سِيرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱنظُرُواْ كَيۡفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلۡمُجۡرِمِينَ
بگو: «در زمین بگردید، پس بنگرید که فرجام گنهپیشگان چگونه بوده است؟»
Surah An-Naml, Verse 69
وَلَا تَحۡزَنۡ عَلَيۡهِمۡ وَلَا تَكُن فِي ضَيۡقٖ مِّمَّا يَمۡكُرُونَ
و بر [انحراف و شوربختی] آنان اندوه مخور! و از آنچه مکر [و توطئه] مىکنند، دلتنگ مباش
Surah An-Naml, Verse 70
وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَٰذَا ٱلۡوَعۡدُ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ
و [کافران] مىگویند: «اگر راست مىگویید، این وعده [عذاب] کى خواهد بود؟»
Surah An-Naml, Verse 71
قُلۡ عَسَىٰٓ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعۡضُ ٱلَّذِي تَسۡتَعۡجِلُونَ
بگو: «چه بسا بخشى از آن عذابى که با شتاب مىخواهید، در پى شما باشد.»
Surah An-Naml, Verse 72
وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَشۡكُرُونَ
و البتّه پروردگار تو بر [این] مردم داراى بخشش است. ولی بیشترشان شکرگزار نیستند
Surah An-Naml, Verse 73
وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعۡلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمۡ وَمَا يُعۡلِنُونَ
و البتّه پروردگارت، آنچه را در سینههایشان پنهان دارند و آنچه را آشکار مىکنند، [به خوبى] مىداند
Surah An-Naml, Verse 74
وَمَا مِنۡ غَآئِبَةٖ فِي ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٍ
و هیچ [چیز] پنهانى در آسمان و زمین نیست، مگر این که در کتابى روشن [نزد خداوند ثبت] است
Surah An-Naml, Verse 75
إِنَّ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِيٓ إِسۡرَـٰٓءِيلَ أَكۡثَرَ ٱلَّذِي هُمۡ فِيهِ يَخۡتَلِفُونَ
به راستی این قرآن، بیشتر آنچه را بنىاسرائیل در آن اختلاف دارند، [به طور صحیح] برآنان حکایت مىکند
Surah An-Naml, Verse 76
وَإِنَّهُۥ لَهُدٗى وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ
و به راستی که آن [قرآن،] براى مؤمنان، مایهى هدایت و رحمت است
Surah An-Naml, Verse 77
إِنَّ رَبَّكَ يَقۡضِي بَيۡنَهُم بِحُكۡمِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡعَلِيمُ
بیشک، پروردگارت با حکم خود، میانشان داورى خواهد کرد. و اوست قدرتمند دانا
Surah An-Naml, Verse 78
فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ
پس بر خداوند توکل کن! [و بدان] که تو بر حقّ آشکار هستى
Surah An-Naml, Verse 79
إِنَّكَ لَا تُسۡمِعُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَلَا تُسۡمِعُ ٱلصُّمَّ ٱلدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوۡاْ مُدۡبِرِينَ
بىشک، نمىتوانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى. و نمىتوانى کران را آنگاه که روى برمىگردانند و پشت مىکنند، فراخوانى
Surah An-Naml, Verse 80
وَمَآ أَنتَ بِهَٰدِي ٱلۡعُمۡيِ عَن ضَلَٰلَتِهِمۡۖ إِن تُسۡمِعُ إِلَّا مَن يُؤۡمِنُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُم مُّسۡلِمُونَ
تو هدایتگر کوران از گمراهیشان نیستى؛ تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که به آیات ما ایمان آوردهاند و در برابر حقّ تسلیم هستند
Surah An-Naml, Verse 81
۞وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بِـَٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ
و هرگاه سخن [و وعدهى عذاب الهى] بر مردم حتمى شود، جنبندهاى را براى آنان از زمین بیرون آوریم، تا با آنان سخن گوید که: «مردم همواره [نشانهها و] آیات ما را باور نمىکردند.»
Surah An-Naml, Verse 82
وَيَوۡمَ نَحۡشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٖ فَوۡجٗا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِـَٔايَٰتِنَا فَهُمۡ يُوزَعُونَ
و [یاد کن] روزى که از هر امّتى، گروهى از کسانى که آیات ما را انکار مىکنند، محشور مىکنیم، پس آنان از پراکنده شدن منع مىشوند
Surah An-Naml, Verse 83
حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُو قَالَ أَكَذَّبۡتُم بِـَٔايَٰتِي وَلَمۡ تُحِيطُواْ بِهَا عِلۡمًا أَمَّاذَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
چون گرد آیند، [خداوند] مىفرماید: «آیا آیات مرا دروغ انگاشتید، و حال آن که به آنها احاطهى علمى نداشتید. آیا شما [در طول زندگی، جز تکذیب] چه مىکردید؟»
Surah An-Naml, Verse 84
وَوَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِم بِمَا ظَلَمُواْ فَهُمۡ لَا يَنطِقُونَ
و به خاطر ستمى که کردند، حکم [عذاب] بر آنان مقرّر گردید، پس آنها حرفى نمىزنند [و سخنى ندارند که بگویند]
Surah An-Naml, Verse 85
أَلَمۡ يَرَوۡاْ أَنَّا جَعَلۡنَا ٱلَّيۡلَ لِيَسۡكُنُواْ فِيهِ وَٱلنَّهَارَ مُبۡصِرًاۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يُؤۡمِنُونَ
آیا ندیدند که ما شب را قرار دادیم، تا در آن آرام گیرند، و روز را روشنىبخش ساختیم؟ حتماً در این امر، براى کسانى که ایمان دارند، عبرتهایى است
Surah An-Naml, Verse 86
وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ وَكُلٌّ أَتَوۡهُ دَٰخِرِينَ
و [یاد کن] روزى که در صور دمیده شود، پس هرکه در آسمانها و هر که در زمین است، به هراس میافتد، مگر آن کس که خدا بخواهد. و همگى خاضعانه نزد او میآیند
Surah An-Naml, Verse 87
وَتَرَى ٱلۡجِبَالَ تَحۡسَبُهَا جَامِدَةٗ وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ ٱلسَّحَابِۚ صُنۡعَ ٱللَّهِ ٱلَّذِيٓ أَتۡقَنَ كُلَّ شَيۡءٍۚ إِنَّهُۥ خَبِيرُۢ بِمَا تَفۡعَلُونَ
و کوهها را مىبینى و مىپندارى که بىحرکتند، در حالى که آنها همچون ابر در حرکتند. [این] صنعت [ماهرانهی] خداست که هر چیزى را با دقّت ساخته است. او به هرچه انجام مىدهید، آگاه است
Surah An-Naml, Verse 88
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ خَيۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ يَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ
كسانی که كار نیكى بیاورند، [پاداشى] بهتر از عملشان خواهند داشت، و آنان از هراس آن روز، ایمِن هستند
Surah An-Naml, Verse 89
وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَكُبَّتۡ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ هَلۡ تُجۡزَوۡنَ إِلَّا مَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ
و كسانی كه كار بدى بیاورند، پس به رو در آتش سرنگون شوند، [و به آنان گفته شود:] «آیا جز آنچه مىكردید، سزا داده مىشوید؟»
Surah An-Naml, Verse 90
إِنَّمَآ أُمِرۡتُ أَنۡ أَعۡبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ ٱلۡبَلۡدَةِ ٱلَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُۥ كُلُّ شَيۡءٖۖ وَأُمِرۡتُ أَنۡ أَكُونَ مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ
[اى پیامبر! بگو:] «فقط مأمورم پروردگار [مکّه،] این شهرى كه خداوند آن را محترم شمرده، بپرستم. و همه چیز تنها براى اوست. و من مأمورم از اهل تسلیم و طاعت باشم
Surah An-Naml, Verse 91
وَأَنۡ أَتۡلُوَاْ ٱلۡقُرۡءَانَۖ فَمَنِ ٱهۡتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهۡتَدِي لِنَفۡسِهِۦۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ
و قرآن [را بر مردم] تلاوت كنم.» پس هر كس هدایت را بپذیرد، به سود خود پذیرفته، و هركس گمراه شود، پس بگو: «من فقط هشداردهندهام!»
Surah An-Naml, Verse 92
وَقُلِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ فَتَعۡرِفُونَهَاۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَٰفِلٍ عَمَّا تَعۡمَلُونَ
و بگو: «ستایش براى خداست. به زودى آیاتش را به شما نشان خواهد داد، و آن را خواهید شناخت.» و پروردگارت از آنچه مىکنید، غافل نیست
Surah An-Naml, Verse 93