Surah Sad - Persian Translation by Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
صٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ذِي ٱلذِّكۡرِ
صاد، سوگند به قرآن داراى شرف- يا صاحب ياد و پند- [كه تو بر حقى و پيام تو راست است]
Surah Sad, Verse 1
بَلِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي عِزَّةٖ وَشِقَاقٖ
بلكه كسانى كه كافر شدند در سركشى و ستيزند
Surah Sad, Verse 2
كَمۡ أَهۡلَكۡنَا مِن قَبۡلِهِم مِّن قَرۡنٖ فَنَادَواْ وَّلَاتَ حِينَ مَنَاصٖ
بسا نسلها را كه پيش از آنان هلاك كرديم، پس فرياد برآوردند و آن هنگام گاه گريختن و رهايى نبود
Surah Sad, Verse 3
وَعَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡۖ وَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا سَٰحِرٞ كَذَّابٌ
و [كافران مكه] شگفتى نمودند از اينكه بيمكنندهاى از خودشان بديشان آمد و كافران گفتند: اين جادوگرى پس دروغگوست
Surah Sad, Verse 4
أَجَعَلَ ٱلۡأٓلِهَةَ إِلَٰهٗا وَٰحِدًاۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٌ عُجَابٞ
آيا خدايان را خدايى يگانه گردانيده؟! هر آينه اين چيزى سخت شگفت است
Surah Sad, Verse 5
وَٱنطَلَقَ ٱلۡمَلَأُ مِنۡهُمۡ أَنِ ٱمۡشُواْ وَٱصۡبِرُواْ عَلَىٰٓ ءَالِهَتِكُمۡۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيۡءٞ يُرَادُ
و مهترانشان- سران قريش- به راه افتادند [و به يكديگر گفتند] كه برويد و بر خدايان خويش شكيبا باشيد. هر آينه اين چيزى است خواسته شده
Surah Sad, Verse 6
مَا سَمِعۡنَا بِهَٰذَا فِي ٱلۡمِلَّةِ ٱلۡأٓخِرَةِ إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا ٱخۡتِلَٰقٌ
ما اين را- دينى را كه محمد
Surah Sad, Verse 7
أَءُنزِلَ عَلَيۡهِ ٱلذِّكۡرُ مِنۢ بَيۡنِنَاۚ بَلۡ هُمۡ فِي شَكّٖ مِّن ذِكۡرِيۚ بَل لَّمَّا يَذُوقُواْ عَذَابِ
آيا از ميان ما قرآن بر او فرو فرستاده شده؟! [خداى فرمود:] بلكه آنها از ياد و پند من- وحى و قرآن- در شكاند- زيرا از روى سركشى نمىخواهند دريابند-، بلكه هنوز عذاب مرا نچشيدهاند
Surah Sad, Verse 8
أَمۡ عِندَهُمۡ خَزَآئِنُ رَحۡمَةِ رَبِّكَ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡوَهَّابِ
يا مگر گنجينههاى رحمت پروردگار تواناى بىهمتا و بخشندهات نزد آنهاست؟
Surah Sad, Verse 9
أَمۡ لَهُم مُّلۡكُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَاۖ فَلۡيَرۡتَقُواْ فِي ٱلۡأَسۡبَٰبِ
يا مگر فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست آنان راست؟! [اگر چنين است] پس با نردبانها [بر آسمان] بر شوند- تا تدبير امور عالم كنند و وحى را از هر كه بخواهند بازدارند و به هر كه بخواهند بدهند
Surah Sad, Verse 10
جُندٞ مَّا هُنَالِكَ مَهۡزُومٞ مِّنَ ٱلۡأَحۡزَابِ
[اينان] در آنجا لشكرى شكستخورده از گروهها [ى كافران] اند
Surah Sad, Verse 11
كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ ذُو ٱلۡأَوۡتَادِ
پيش از آنها قوم نوح و عاد و فرعون، خداوند ميخها، نيز تكذيب كردند،
Surah Sad, Verse 12
وَثَمُودُ وَقَوۡمُ لُوطٖ وَأَصۡحَٰبُ لۡـَٔيۡكَةِۚ أُوْلَـٰٓئِكَ ٱلۡأَحۡزَابُ
و ثمود و قوم لوط و مردم ايكه نيز، اينانند آن گروهها [ى كافر]
Surah Sad, Verse 13
إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ
هيچ كس از اينان نبود مگر آنكه پيامبران را تكذيب كردند پس كيفر من [بر آنان] سزا گشت
Surah Sad, Verse 14
وَمَا يَنظُرُ هَـٰٓؤُلَآءِ إِلَّا صَيۡحَةٗ وَٰحِدَةٗ مَّا لَهَا مِن فَوَاقٖ
و اينان جز يك بانگ [سهمگين عذاب] را، كه آن را هيچ بازگشتى نيست، انتظار ندارند
Surah Sad, Verse 15
وَقَالُواْ رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبۡلَ يَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ
و [از روى استهزا] گفتند: خدايا، بهره ما را [از عذاب]- يا نامه عمل ما را- پيش از روز حساب به شتاب ده
Surah Sad, Verse 16
ٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَا دَاوُۥدَ ذَا ٱلۡأَيۡدِۖ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ
بر آنچه مىگويند شكيبا باش و بنده ما، داوود نيرومند را ياد كن، كه او بسى باز گردنده [به ما] بود
Surah Sad, Verse 17
إِنَّا سَخَّرۡنَا ٱلۡجِبَالَ مَعَهُۥ يُسَبِّحۡنَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِشۡرَاقِ
همانا ما كوهها را رام ساختيم كه شبانگاه و بامداد همراه با او تسبيح مىكردند،
Surah Sad, Verse 18
وَٱلطَّيۡرَ مَحۡشُورَةٗۖ كُلّٞ لَّهُۥٓ أَوَّابٞ
و نيز پرندگان را [رام و] فراهم آمده همه او را فرمانبردار و بازگردنده [به آواز خود با وى به تسبيح] بودند
Surah Sad, Verse 19
وَشَدَدۡنَا مُلۡكَهُۥ وَءَاتَيۡنَٰهُ ٱلۡحِكۡمَةَ وَفَصۡلَ ٱلۡخِطَابِ
و پادشاهىاش را استوار كرديم و او را حكمت- دانش و كردار درست- و گفتار روشن و پاكيزه- كه ميان حق و باطل جدا كند- داديم
Surah Sad, Verse 20
۞وَهَلۡ أَتَىٰكَ نَبَؤُاْ ٱلۡخَصۡمِ إِذۡ تَسَوَّرُواْ ٱلۡمِحۡرَابَ
و آيا خبر آن خصمان- شاكيان- به تو رسيد هنگامى كه از ديوار نمازگاه- يا غرفه- [داوود] بالا رفتند
Surah Sad, Verse 21
إِذۡ دَخَلُواْ عَلَىٰ دَاوُۥدَ فَفَزِعَ مِنۡهُمۡۖ قَالُواْ لَا تَخَفۡۖ خَصۡمَانِ بَغَىٰ بَعۡضُنَا عَلَىٰ بَعۡضٖ فَٱحۡكُم بَيۡنَنَا بِٱلۡحَقِّ وَلَا تُشۡطِطۡ وَٱهۡدِنَآ إِلَىٰ سَوَآءِ ٱلصِّرَٰطِ
آنگاه كه بر داوود در آمدند- ناگاه و بىخبر-، پس از ايشان ترسيد گفتند: مترس، ما دو [گروه] شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده است پس ميان ما براستى و درستى حكم كن و بيداد مكن و ما را به راه راست راه نماى
Surah Sad, Verse 22
إِنَّ هَٰذَآ أَخِي لَهُۥ تِسۡعٞ وَتِسۡعُونَ نَعۡجَةٗ وَلِيَ نَعۡجَةٞ وَٰحِدَةٞ فَقَالَ أَكۡفِلۡنِيهَا وَعَزَّنِي فِي ٱلۡخِطَابِ
اين برادر من است او را نود و نُه ميش است و مرا يك ميش، مىگويد: اين يك را هم به من واگذار و در گفتار بر من چيره گشته است- به من زور مىگويد
Surah Sad, Verse 23
قَالَ لَقَدۡ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعۡجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِۦۖ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلۡخُلَطَآءِ لَيَبۡغِي بَعۡضُهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ وَقَلِيلٞ مَّا هُمۡۗ وَظَنَّ دَاوُۥدُ أَنَّمَا فَتَنَّـٰهُ فَٱسۡتَغۡفَرَ رَبَّهُۥ وَخَرَّۤ رَاكِعٗاۤ وَأَنَابَ۩
[داوود] گفت: بىگمان با خواستن ميش تو [و افزودن آن] به ميشان خويش بر تو ستم كرده است، و هر آينه بسيارى از شريكان- كه مال به هم مىآميزند- برخىشان بر برخى ستم مىكنند مگر آنان كه ايمان آورده و كارهاى نيك و شايسته كردهاند، و ايشان اندكند. و [در اينجا] داوود دانست كه همانا او را آزمون كردهايم پس، از پروردگار خويش آمرزش خواست و سجدهكنان بر روى بيفتاد و [به خداى] بازگشت- توبه كرد
Surah Sad, Verse 24
فَغَفَرۡنَا لَهُۥ ذَٰلِكَۖ وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مَـَٔابٖ
پس آن [لغزش] را براى او آمرزيديم، و هر آينه او را نزد ما نزديكى است و نيكو بازگشتى- سرانجامى نيك
Surah Sad, Verse 25
يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ
اى داوود، همانا تو را در زمين خليفه- نماينده خود- ساختيم پس ميان مردم براستى و درستى حكم كن و خواهش نفس را پيروى مكن، كه تو را از راه خدا گمراه مىگرداند. همانا كسانى كه از راه خدا گمراه شوند به سزاى آنكه روز حساب را فراموش كردند عذابى سخت دارند
Surah Sad, Verse 26
وَمَا خَلَقۡنَا ٱلسَّمَآءَ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا بَٰطِلٗاۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْۚ فَوَيۡلٞ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنَ ٱلنَّارِ
و آسمان و زمين و آنچه را در ميان آنهاست بيهوده نيافريديم. اين پندار كسانى است كه كفر ورزيدند. پس واى بر آنان كه كفر ورزيدند از آتش [دوزخ]
Surah Sad, Verse 27
أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ كَٱلۡمُفۡسِدِينَ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَمۡ نَجۡعَلُ ٱلۡمُتَّقِينَ كَٱلۡفُجَّارِ
مگر كسانى را كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند مانند تباهكاران در زمين مىگردانيم؟! يا مگر پرهيزكاران را مانند بدكاران مى سازيم؟
Surah Sad, Verse 28
كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ مُبَٰرَكٞ لِّيَدَّبَّرُوٓاْ ءَايَٰتِهِۦ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ
[اين قرآن] كتابى است فرخنده و با بركت كه آن را به سوى تو فرو فرستاديم تا در آيات آن بينديشند، و تا خردمندان پند گيرند
Surah Sad, Verse 29
وَوَهَبۡنَا لِدَاوُۥدَ سُلَيۡمَٰنَۚ نِعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٌ
و سليمان را به داوود بخشيديم، نيكو بندهاى بود، همانا او بسى بازگردنده [به سوى ما] بود
Surah Sad, Verse 30
إِذۡ عُرِضَ عَلَيۡهِ بِٱلۡعَشِيِّ ٱلصَّـٰفِنَٰتُ ٱلۡجِيَادُ
[ياد كن] آنگاه كه در پايان روز اسبان تيزتك را بر او عرضه داشتند
Surah Sad, Verse 31
فَقَالَ إِنِّيٓ أَحۡبَبۡتُ حُبَّ ٱلۡخَيۡرِ عَن ذِكۡرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتۡ بِٱلۡحِجَابِ
پس گفت: من دوستى خير- يعنى اسبان- را بر يادكرد پروردگارم- يعنى نماز عصر- بگزيديم تا [آفتاب] در پرده [شب] پنهان گشت- يعنى فرو شد
Surah Sad, Verse 32
رُدُّوهَا عَلَيَّۖ فَطَفِقَ مَسۡحَۢا بِٱلسُّوقِ وَٱلۡأَعۡنَاقِ
آنها
Surah Sad, Verse 33
وَلَقَدۡ فَتَنَّا سُلَيۡمَٰنَ وَأَلۡقَيۡنَا عَلَىٰ كُرۡسِيِّهِۦ جَسَدٗا ثُمَّ أَنَابَ
و هر آينه سليمان را آزموديم و بر تخت او كالبدى افكنديم، آنگاه [به خداى] باز گشت- توبه كرد
Surah Sad, Verse 34
قَالَ رَبِّ ٱغۡفِرۡ لِي وَهَبۡ لِي مُلۡكٗا لَّا يَنۢبَغِي لِأَحَدٖ مِّنۢ بَعۡدِيٓۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡوَهَّابُ
گفت: پروردگارا، مرا بيامرز و مرا آن پادشاهى ببخش كه پس از من هيچ كس را نسزد، كه تويى بسيار بخشنده
Surah Sad, Verse 35
فَسَخَّرۡنَا لَهُ ٱلرِّيحَ تَجۡرِي بِأَمۡرِهِۦ رُخَآءً حَيۡثُ أَصَابَ
پس باد را براى او رام گردانيديم، كه به فرمان او به نرمى و خوشى هر جا كه مىخواست روان مىشد
Surah Sad, Verse 36
وَٱلشَّيَٰطِينَ كُلَّ بَنَّآءٖ وَغَوَّاصٖ
و ديوان را [رام كرديم] هر خانهساز- بنّا- و هر فرورونده به دريا- غواص- را
Surah Sad, Verse 37
وَءَاخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي ٱلۡأَصۡفَادِ
و نيز ديگران- ديگر ديوان- را كه به هم بسته در بندها بودند [رام او ساختيم]
Surah Sad, Verse 38
هَٰذَا عَطَآؤُنَا فَٱمۡنُنۡ أَوۡ أَمۡسِكۡ بِغَيۡرِ حِسَابٖ
[گفتيم:] اين است بخشش بىشمار ما- كه پايان ندارد يا بىحساب است- پس [هر چه خواهى] ببخش يا نگاه دار
Surah Sad, Verse 39
وَإِنَّ لَهُۥ عِندَنَا لَزُلۡفَىٰ وَحُسۡنَ مَـَٔابٖ
و هر آينه او راست نزد ما نزديكى و بازگشتى نيكو- سرانجامى نيك
Surah Sad, Verse 40
وَٱذۡكُرۡ عَبۡدَنَآ أَيُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥٓ أَنِّي مَسَّنِيَ ٱلشَّيۡطَٰنُ بِنُصۡبٖ وَعَذَابٍ
و بنده ما ايوب را ياد كن آنگاه كه پروردگار خويش را خواند كه شيطان مرا رنجورى و عذاب رسانيده است
Surah Sad, Verse 41
ٱرۡكُضۡ بِرِجۡلِكَۖ هَٰذَا مُغۡتَسَلُۢ بَارِدٞ وَشَرَابٞ
[او را گفتيم:] پاى خود بر زمين بزن، [پس پاى بر زمين زد و چشمهاى پديد آمد، او را گفتيم:] اين آبى است خنك براى شستوشو- كه خود را بشويى- و آشاميدنى [خنك]- كه بنوشى
Surah Sad, Verse 42
وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَةٗ مِّنَّا وَذِكۡرَىٰ لِأُوْلِي ٱلۡأَلۡبَٰبِ
و خانوادهاش را به او بخشيديم و نيز همچندشان را با ايشان، تا بخشايشى باشد از ما و يادكرد و پندى براى خردمندان
Surah Sad, Verse 43
وَخُذۡ بِيَدِكَ ضِغۡثٗا فَٱضۡرِب بِّهِۦ وَلَا تَحۡنَثۡۗ إِنَّا وَجَدۡنَٰهُ صَابِرٗاۚ نِّعۡمَ ٱلۡعَبۡدُ إِنَّهُۥٓ أَوَّابٞ
و به دست خود دستهاى گياه برگير پس با آن بزن و سوگند مشكن. ما او را شكيبا يافتيم، نيك بندهاى بود، همانا بسيار بازگردنده [به ما] بود
Surah Sad, Verse 44
وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ
و بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب خداوندان دستها- كنايه از نيرو و قدرت براى طاعت و عبادت- و ديدگان- كنايه از بينش و بصيرت در دين و حقيقت- را ياد كن
Surah Sad, Verse 45
إِنَّآ أَخۡلَصۡنَٰهُم بِخَالِصَةٖ ذِكۡرَى ٱلدَّارِ
ما ايشان را ويژه- پاك و خالص- ساختيم به آن ويژگى كه يادكرد آن جهان است
Surah Sad, Verse 46
وَإِنَّهُمۡ عِندَنَا لَمِنَ ٱلۡمُصۡطَفَيۡنَ ٱلۡأَخۡيَارِ
و هر آينه ايشان نزد ما از برگزيدگان و نيكاناند
Surah Sad, Verse 47
وَٱذۡكُرۡ إِسۡمَٰعِيلَ وَٱلۡيَسَعَ وَذَا ٱلۡكِفۡلِۖ وَكُلّٞ مِّنَ ٱلۡأَخۡيَارِ
و اسماعيل و يسع و ذو الكفل را ياد كن، و همه از نيكان [و گزيدگان] بودند
Surah Sad, Verse 48
هَٰذَا ذِكۡرٞۚ وَإِنَّ لِلۡمُتَّقِينَ لَحُسۡنَ مَـَٔابٖ
اين [قرآن] يادكرد و پندى است، و هر آينه پرهيزگاران را بازگشتى نيكو- سرانجامى نيك- است،
Surah Sad, Verse 49
جَنَّـٰتِ عَدۡنٖ مُّفَتَّحَةٗ لَّهُمُ ٱلۡأَبۡوَٰبُ
بهشتهاى پاينده كه درها [ى آن] برايشان گشاده باشد
Surah Sad, Verse 50
مُتَّكِـِٔينَ فِيهَا يَدۡعُونَ فِيهَا بِفَٰكِهَةٖ كَثِيرَةٖ وَشَرَابٖ
در حالى كه در آنها تكيه زنند، در آنجا ميوههاى فراوان [و گوناگون] و نوشيدنى مىخواهند
Surah Sad, Verse 51
۞وَعِندَهُمۡ قَٰصِرَٰتُ ٱلطَّرۡفِ أَتۡرَابٌ
و نزد ايشان زنان فروهشته چشم همسالاند
Surah Sad, Verse 52
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوۡمِ ٱلۡحِسَابِ
[گويندشان:] اين است آنچه براى روز حساب وعده داده مىشديد
Surah Sad, Verse 53
إِنَّ هَٰذَا لَرِزۡقُنَا مَا لَهُۥ مِن نَّفَادٍ
هر آينه اين روزى [و بخشش] ماست كه پايانى ندارد
Surah Sad, Verse 54
هَٰذَاۚ وَإِنَّ لِلطَّـٰغِينَ لَشَرَّ مَـَٔابٖ
اين است [پاداش پرهيزگاران]، و هر آينه سركشان را بدترين بازگشتى- سرانجامى بد- است،
Surah Sad, Verse 55
جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَا فَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ
دوزخ، كه در آن در آيند- يا به آن بسوزند- پس بد بسترى است
Surah Sad, Verse 56
هَٰذَا فَلۡيَذُوقُوهُ حَمِيمٞ وَغَسَّاقٞ
اين است آب جوشان و زرداب چركين گندآلود، پس بايد بچشند آن را،
Surah Sad, Verse 57
وَءَاخَرُ مِن شَكۡلِهِۦٓ أَزۡوَٰجٌ
و همسان آن عذابهاى ديگرى از انواع گوناگون
Surah Sad, Verse 58
هَٰذَا فَوۡجٞ مُّقۡتَحِمٞ مَّعَكُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِهِمۡۚ إِنَّهُمۡ صَالُواْ ٱلنَّارِ
[و چون سران كفار به دوزخ در آيند پيروانشان را نيز درآرند، و فرشتگان به آن سران گويند:] اين گروهى است فراهمآمده كه با شما [به دوزخ] در آيند، [گويند:] شادى و خوشامد بر آنان مباد، كه آنها به آتش دوزخ در آيند
Surah Sad, Verse 59
قَالُواْ بَلۡ أَنتُمۡ لَا مَرۡحَبَۢا بِكُمۡۖ أَنتُمۡ قَدَّمۡتُمُوهُ لَنَاۖ فَبِئۡسَ ٱلۡقَرَارُ
[پيروان] گويند: بلكه شما را شادى و خوشامد مباد، شما آن- عذاب- را فراپيش ما نهادهايد، پس بد قرارگاهى است [دوزخ]
Surah Sad, Verse 60
قَالُواْ رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدۡهُ عَذَابٗا ضِعۡفٗا فِي ٱلنَّارِ
گويند: پروردگارا، هر كه اين [عذاب] را فراپيش ما نهاد، او را عذابى دوچندان در آتش دوزخ بيفزاى
Surah Sad, Verse 61
وَقَالُواْ مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالٗا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ ٱلۡأَشۡرَارِ
و گويند: چيست ما را كه مردانى كه آنان را از بدان مىشمرديم نمىبينيم؟
Surah Sad, Verse 62
أَتَّخَذۡنَٰهُمۡ سِخۡرِيًّا أَمۡ زَاغَتۡ عَنۡهُمُ ٱلۡأَبۡصَٰرُ
آيا به مسخره گرفتيمشان [و به دوزخ درنيامدهاند]، يا ديدگان [ما] از ايشان بگرديده است- يعنى در دوزخند و ما ايشان را نمىبينيم
Surah Sad, Verse 63
إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقّٞ تَخَاصُمُ أَهۡلِ ٱلنَّارِ
هر آينه اين ستيزهگرى دوزخيان با يكديگر است كه راست و سزاست
Surah Sad, Verse 64
قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ مُنذِرٞۖ وَمَا مِنۡ إِلَٰهٍ إِلَّا ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ
بگو: همانا من بيمكنندهاى هستم و خدايى نيست جز خداى يگانه بر همه چيره
Surah Sad, Verse 65
رَبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَيۡنَهُمَا ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡغَفَّـٰرُ
خداوند آسمانها و زمين و آنچه ميان آنهاست، آن تواناى بىهمتا و آمرزگار
Surah Sad, Verse 66
قُلۡ هُوَ نَبَؤٌاْ عَظِيمٌ
بگو: آن- رسالت من يا قرآن يا رستاخيز- خبرى بزرگ است،
Surah Sad, Verse 67
أَنتُمۡ عَنۡهُ مُعۡرِضُونَ
كه شما از آن رويگردانيد
Surah Sad, Verse 68
مَا كَانَ لِيَ مِنۡ عِلۡمِۭ بِٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰٓ إِذۡ يَخۡتَصِمُونَ
مرا هيچ دانشى به آن گروه برين- فرشتگان- نبود آنگاه كه با يكديگر گفتوگو مىكردند- در باره آفرينش آدم
Surah Sad, Verse 69
إِن يُوحَىٰٓ إِلَيَّ إِلَّآ أَنَّمَآ أَنَا۠ نَذِيرٞ مُّبِينٌ
به من وحى نمىشود مگر از آن رو كه من آشكارا بيمكنندهام
Surah Sad, Verse 70
إِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَـٰٓئِكَةِ إِنِّي خَٰلِقُۢ بَشَرٗا مِّن طِينٖ
[ياد كن] آنگاه كه پروردگار تو به فرشتگان گفت: من آدميى از گِل مىآفرينم
Surah Sad, Verse 71
فَإِذَا سَوَّيۡتُهُۥ وَنَفَخۡتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُۥ سَٰجِدِينَ
پس چون او را راست و تمام گردانيدم و در وى از روح خود دميدم، او را سجدهكنان درافتيد
Surah Sad, Verse 72
فَسَجَدَ ٱلۡمَلَـٰٓئِكَةُ كُلُّهُمۡ أَجۡمَعُونَ
پس فرشتگان همه با هم سجده كردند،
Surah Sad, Verse 73
إِلَّآ إِبۡلِيسَ ٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ
مگر ابليس كه گردنكشى و بزرگمنشى نمود و از كافران شد
Surah Sad, Verse 74
قَالَ يَـٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ
[خداى] گفت: اى ابليس، تو را چه باز داشت از آنكه سجده كنى آن را كه با دو دست [قدرت] خويش آفريدم؟ آيا خود را بزرگ ديدى يا از برترىجويان بودى؟
Surah Sad, Verse 75
قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ
گفت: من از وى بهترم، مرا از آتش آفريدى و او را از گِل
Surah Sad, Verse 76
قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ
گفت: پس، از آنجا بيرون شو، كه همانا تو راندهشدهاى
Surah Sad, Verse 77
وَإِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ
و همانا لعنت من تا روز رستاخيز و پاداش بر توست
Surah Sad, Verse 78
قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ
گفت: خداوندا، پس مرا تا روزى كه [از نو زنده و] برانگيخته شوند مهلت ده
Surah Sad, Verse 79
قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ
گفت: همانا تو از مهلتيافتگانى،
Surah Sad, Verse 80
إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ
تا روز هنگامى معلوم
Surah Sad, Verse 81
قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ
گفت: پس به عزت تو سوگند كه البته همه آنان را گمراه كنم،
Surah Sad, Verse 82
إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ
مگر بندگان ويژه و برگزيدهات از آنان- كه مرا بر ايشان راهى نيست
Surah Sad, Verse 83
قَالَ فَٱلۡحَقُّ وَٱلۡحَقَّ أَقُولُ
گفت: راست است- و راست همىگويم-،
Surah Sad, Verse 84
لَأَمۡلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ أَجۡمَعِينَ
هر آينه دوزخ را از تو و از همه كسانى از آنان كه تو را پيروى كنند پر مىكنم
Surah Sad, Verse 85
قُلۡ مَآ أَسۡـَٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٖ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُتَكَلِّفِينَ
بگو: من از شما بر اين [پيامبرى] هيچ مزدى نمىخواهم، و من از تكلفكنندگان نيستم
Surah Sad, Verse 86
إِنۡ هُوَ إِلَّا ذِكۡرٞ لِّلۡعَٰلَمِينَ
نيست اين [قرآن] مگر يادكرد و پندى براى جهانيان
Surah Sad, Verse 87
وَلَتَعۡلَمُنَّ نَبَأَهُۥ بَعۡدَ حِينِۭ
و هر آينه خبر آن را- يعنى آنچه در آن است از وعده و وعيد- پس از چندى- پيروزى اسلام يا مرگتان يا روز رستاخيز- خواهيد دانست
Surah Sad, Verse 88