Surah Qaf - Persian Translation by Abolfazl Bahrampour
قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ
قاف. سوگند به قرآن مجيد [كه اين پيامبر، راستگو و رستاخيز حق است]
Surah Qaf, Verse 1
بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا شَيۡءٌ عَجِيبٌ
بلكه از اين كه هشدار دهندهاى از خودشان به سوى آنها آمد تعجب كردند و كافران گفتند: اين چيز عجيبى است
Surah Qaf, Verse 2
أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِكَ رَجۡعُۢ بَعِيدٞ
آيا وقتى كه مرديم و خاك شديم [زنده مىشويم]؟ اين بازگشتى بعيد است
Surah Qaf, Verse 3
قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا كِتَٰبٌ حَفِيظُۢ
قطعا ما مىدانيم كه زمين از اجسادشان چه مىكاهد، و پيش ما كتابى است كه [همه چيز در آن] محفوظ است
Surah Qaf, Verse 4
بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِيٓ أَمۡرٖ مَّرِيجٍ
[نه،] بلكه حقيقت را وقتى برايشان آمد دروغ خواندند، پس آنها در وضعى سر در گم قرار دارند
Surah Qaf, Verse 5
أَفَلَمۡ يَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ كَيۡفَ بَنَيۡنَٰهَا وَزَيَّنَّـٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ
آيا به آسمان بالاى سرشان نظر نكردهاند كه آن را چگونه بنا كرده و [با ستارگان] زينتش دادهايم كه هيچ گونه خلل و شكافى در آن نيست
Surah Qaf, Verse 6
وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجِۭ بَهِيجٖ
و زمين را گسترديم و در آن كوههاى استوار افكنديم و در آن از هر نوع گياهان خرّم رويانديم
Surah Qaf, Verse 7
تَبۡصِرَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ
تا مايه بصيرت و يادآورى براى هر بندهى توبه كار باشد
Surah Qaf, Verse 8
وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَكٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّـٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِيدِ
و از آسمان آبى پربركت نازل كرديم و به وسيله آن، باغها و حبوبات درو كردنى را رويانديم
Surah Qaf, Verse 9
وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِيدٞ
و نخلهاى بلند با خوشههاى بر هم چيده [رويانديم]
Surah Qaf, Verse 10
رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡيَيۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ ٱلۡخُرُوجُ
تا روزى بندگان باشد، و با آن [آب] سرزمين مرده را زنده كرديم. خروج [از قبرها] نيز چنين است
Surah Qaf, Verse 11
كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ
پيش از ايشان قوم نوح و اهل رسّ و ثمود [پيامبران را] تكذيب كردند
Surah Qaf, Verse 12
وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ
و عاد و فرعون و برادران لوط
Surah Qaf, Verse 13
وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَيۡكَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ كُلّٞ كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ
و اهل ايكه (قوم شعيب) و قوم تبّع همگى فرستادگان را تكذيب نمودند و در نتيجه وعدهى [عذاب] من تحقق يافت
Surah Qaf, Verse 14
أَفَعَيِينَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِي لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِيدٖ
پس آيا در آفرينش نخستين درمانده شديم [كه دوباره نتوانيم بيافرينيم؟] بلكه آنها [با اين همه دلايل] باز در آفرينش جديد در شكاند
Surah Qaf, Verse 15
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ
و همانا ما انسان را آفريديم، و مىدانيم كه نفس او چه وسوسهاى به او مىكند، و ما از رشته رگها به او نزديكتريم
Surah Qaf, Verse 16
إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ
آن دم كه دو [فرشته] دريافت كننده، [اعمال او را] دريافت مىكنند كه از راست و چپ [در كمين] نشستهاند
Surah Qaf, Verse 17
مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ
هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اين كه مراقبى آماده نزد اوست
Surah Qaf, Verse 18
وَجَآءَتۡ سَكۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنۡهُ تَحِيدُ
و [سر انجام] سكرات مرگ به حق بيايد [و به او گفته شود:] اين همان است كه از آن مىگريختى
Surah Qaf, Verse 19
وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡوَعِيدِ
و در صور دميده شود. اين است روز وعده [ى عذاب]
Surah Qaf, Verse 20
وَجَآءَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِيدٞ
و هر كسى همراه يك مأمور سوق دهنده و يك شاهد بيايد
Surah Qaf, Verse 21
لَّقَدۡ كُنتَ فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَكَشَفۡنَا عَنكَ غِطَآءَكَ فَبَصَرُكَ ٱلۡيَوۡمَ حَدِيدٞ
[گفته شود:] واقعا كه از اين [روز] در غفلت بودى، اينك از تو پردهات را برداشتيم پس ديدهات امروز تيزبين است
Surah Qaf, Verse 22
وَقَالَ قَرِينُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ
و [فرشته] همراه او گويد: اين [نامه اعمال او] نزد من حاضر است
Surah Qaf, Verse 23
أَلۡقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٖ
[به آن دو فرشته خطاب شود:] هر كفر پيشه ستيزهگر را در جهنم افكنيد
Surah Qaf, Verse 24
مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِيبٍ
منع كنندهى خير و متجاوز شكّاك را
Surah Qaf, Verse 25
ٱلَّذِي جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِيَاهُ فِي ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِيدِ
آن كه با خداوند، خداى ديگرى نهاد، پس در عذاب شديدش بيفكنيد
Surah Qaf, Verse 26
۞قَالَ قَرِينُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَيۡتُهُۥ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَٰلِۭ بَعِيدٖ
[شيطان] همدم وى گويد: [اى] پروردگار ما! من او را به سركشى وانداشتم، ليكن او خود در ضلالتى دور بود
Surah Qaf, Verse 27
قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَيَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَيۡكُم بِٱلۡوَعِيدِ
[خداوند] فرمايد: در پيشگاه من جدال نكنيد، كه من از پيش هشدارتان داده بودم
Surah Qaf, Verse 28
مَا يُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَيَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّـٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ
سخن [وعدهى عذاب] نزد من تغيير نيابد و من بر بندگان هيچ ستم نكنم
Surah Qaf, Verse 29
يَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ
آن روز به جهنم گوييم: آيا پر شدى؟ و گويد: آيا افزون [بر اين] هم هست
Surah Qaf, Verse 30
وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ
و بهشت براى پرهيزگاران نزديك آورده شود و دور نباشد
Surah Qaf, Verse 31
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ
[و به آنها گفته شود:] اين است آنچه نويد داده مىشديد، براى هر توبه كار نگهدارنده [ى حدود خدا]
Surah Qaf, Verse 32
مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ
آن كه در نهان از خداى بخشاينده ترسيد و با قلبى مطيع و رام پيش آمد
Surah Qaf, Verse 33
ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ
به سلامت وارد [بهشت] شويد كه اين، روز جاودانگى است
Surah Qaf, Verse 34
لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ
برايشان هر چه بخواهند در آن جا موجود است و نزد ما بيشتر نيز هست. ستم كننده، ظلم پيشه. عبيد جمع عبد: بندگان. نقول: مىگوييم. امتلأت: پر شدى. هل من مزيد: آيا افزون بر اين هم هست. ازلفت: نزديك گردانده شد. توعدون (وعد): وعده داده مىشويد. اوّاب (اوب): تو
Surah Qaf, Verse 35
وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِيصٍ
و چه بسيار نسلهايى را كه پيش از ايشان (اهل مكه) هلاك نموديم كه از آنها قوىتر بودند و در شهرها رخنه كردند. آيا [از قدرت خدا] گريزى هست
Surah Qaf, Verse 36
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ
قطعا در اين [عقوبتها] براى آن كس كه صاحب دل است يا با حضور قلب گوش فرا مىدهد عبرتى است
Surah Qaf, Verse 37
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ
و همانا آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش روز آفريديم و ما را هيچ ضعف و خستگى نرسيد [پس چگونه زنده كردن مردگان سخت باشد]
Surah Qaf, Verse 38
فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ
پس بر آنچه مىگويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و قبل از غروب به ستايش پروردگارت تسبيح گوى
Surah Qaf, Verse 39
وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ
و پاسى از شب و در پى سجدهها [و نمازها] او را تسبيح گوى
Surah Qaf, Verse 40
وَٱسۡتَمِعۡ يَوۡمَ يُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّكَانٖ قَرِيبٖ
و روزى كه منادى از مكانى نزديك ندا مىدهد، گوش فرا دار
Surah Qaf, Verse 41
يَوۡمَ يَسۡمَعُونَ ٱلصَّيۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ
روزى كه صيحه [ى رستاخيز] را به حق مىشنوند. آن [روز] روز بيرون شدن [از قبرها] است
Surah Qaf, Verse 42
إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِۦ وَنُمِيتُ وَإِلَيۡنَا ٱلۡمَصِيرُ
البته ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم و بازگشت [همه] به سوى ماست
Surah Qaf, Verse 43
يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِكَ حَشۡرٌ عَلَيۡنَا يَسِيرٞ
روزى كه زمين به سرعت از [روى] آنها بشكافد [و از قبرها خارج گردند]. اين گردآوردنى است كه بر ما آسان است
Surah Qaf, Verse 44
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَكِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ
ما بهتر مىدانيم چه مىگويند، و تو مأمور اجبار آنها [به ايمان] نيستى، پس به وسيلهى قرآن هر كس را كه از تهديد من مىترسد متذكر ساز
Surah Qaf, Verse 45