Surah Qaf - Persian Translation by Sayyed Jalaloddin Mojtabavi
قٓۚ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡمَجِيدِ
قاف. سوگند به اين قرآن ارجمند [كه اين پيامبر راستگوست و رستاخيز حق است]
Surah Qaf, Verse 1
بَلۡ عَجِبُوٓاْ أَن جَآءَهُم مُّنذِرٞ مِّنۡهُمۡ فَقَالَ ٱلۡكَٰفِرُونَ هَٰذَا شَيۡءٌ عَجِيبٌ
بلكه شگفتى نمودند از اينكه از ميان خودشان بيمدهندهاى بديشان آمد از اين رو كافران گفتند: اين چيزى شگفت است
Surah Qaf, Verse 2
أَءِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗاۖ ذَٰلِكَ رَجۡعُۢ بَعِيدٞ
آيا هنگامى كه مُرديم و خاك شديم [باز زنده مىشويم]؟ اين بازگشتى است دور [از عقل و عادت]
Surah Qaf, Verse 3
قَدۡ عَلِمۡنَا مَا تَنقُصُ ٱلۡأَرۡضُ مِنۡهُمۡۖ وَعِندَنَا كِتَٰبٌ حَفِيظُۢ
همانا ما مىدانيم كه زمين چه چيز از ايشان مىكاهد. و نزد ما كتابى است نگاهدارنده- لوح محفوظ
Surah Qaf, Verse 4
بَلۡ كَذَّبُواْ بِٱلۡحَقِّ لَمَّا جَآءَهُمۡ فَهُمۡ فِيٓ أَمۡرٖ مَّرِيجٍ
بلكه سخن حق را چون بديشان آمد دروغ انگاشتند. پس آنها در كارى شوريده و آشفتهاند
Surah Qaf, Verse 5
أَفَلَمۡ يَنظُرُوٓاْ إِلَى ٱلسَّمَآءِ فَوۡقَهُمۡ كَيۡفَ بَنَيۡنَٰهَا وَزَيَّنَّـٰهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٖ
آيا به آسمان بالاى سرشان ننگريستند كه چگونه آن را برافراشتيم و [با ستارگان] بياراستيم و آن را هيچ شكافى- نقص و خلل و ناموزونى- نيست؟
Surah Qaf, Verse 6
وَٱلۡأَرۡضَ مَدَدۡنَٰهَا وَأَلۡقَيۡنَا فِيهَا رَوَٰسِيَ وَأَنۢبَتۡنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوۡجِۭ بَهِيجٖ
و زمين را بگسترديم و در آن كوههاى بلند و استوار نهاديم و از هر گونه گياه زيبا و بهجتانگيز در آن رويانيديم
Surah Qaf, Verse 7
تَبۡصِرَةٗ وَذِكۡرَىٰ لِكُلِّ عَبۡدٖ مُّنِيبٖ
تا بينشى باشد و پندى براى هر بندهاى كه [با روى دل به خدا] بازمىگردد
Surah Qaf, Verse 8
وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَكٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّـٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِيدِ
و از آسمان آبى با بركت فرو آورديم پس بدان بوستانها و دانههاى دروكردنى- مانند گندم و جو و ارزن- رويانيديم
Surah Qaf, Verse 9
وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِيدٞ
و نيز خرمابنهاى بلند را كه ميوههاى بر هم نشانده دارند
Surah Qaf, Verse 10
رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡيَيۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ ٱلۡخُرُوجُ
تا روزى بندگان باشد و بدان [آب] سرزمين مرده را زنده كرديم. همچنين است بيرونآمدن [از گور]
Surah Qaf, Verse 11
كَذَّبَتۡ قَبۡلَهُمۡ قَوۡمُ نُوحٖ وَأَصۡحَٰبُ ٱلرَّسِّ وَثَمُودُ
پيش از اينان- اهل مكه- قوم نوح و اصحاب رس و ثمود- قوم صالح- تكذيب كردند،
Surah Qaf, Verse 12
وَعَادٞ وَفِرۡعَوۡنُ وَإِخۡوَٰنُ لُوطٖ
و نيز عاد- قوم هود- و فرعون و قوم لوط،
Surah Qaf, Verse 13
وَأَصۡحَٰبُ ٱلۡأَيۡكَةِ وَقَوۡمُ تُبَّعٖۚ كُلّٞ كَذَّبَ ٱلرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ
و اهل ايكه- قوم شعيب- و قوم تُبّع همگى پيامبران را دروغگو شمردند پس وعده من به عذاب بر آنها سزا گشت
Surah Qaf, Verse 14
أَفَعَيِينَا بِٱلۡخَلۡقِ ٱلۡأَوَّلِۚ بَلۡ هُمۡ فِي لَبۡسٖ مِّنۡ خَلۡقٖ جَدِيدٖ
مگر در آفرينش نخستين درمانده شديم- تا از بازآفريدن درمانده باشيم-؟ نه، بلكه آنهايند كه از آفرينش نو در شكاند
Surah Qaf, Verse 15
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ وَنَعۡلَمُ مَا تُوَسۡوِسُ بِهِۦ نَفۡسُهُۥۖ وَنَحۡنُ أَقۡرَبُ إِلَيۡهِ مِنۡ حَبۡلِ ٱلۡوَرِيدِ
و همانا ما آدمى را آفريدهايم و آنچه را نفس او وسوسه مىكند مىدانيم، و ما به او از رگ گردن نزديكتريم- به احاطه علمى
Surah Qaf, Verse 16
إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ
آنگاه كه آن دو [فرشته] فراگيرنده از جانب راست و از جانب چپ [آدمى] نشسته [اعمال او را] فرامىگيرند
Surah Qaf, Verse 17
مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ
هيچ سخنى بر زبان نيارد مگر آنكه در نزد او نگهبانى آماده است
Surah Qaf, Verse 18
وَجَآءَتۡ سَكۡرَةُ ٱلۡمَوۡتِ بِٱلۡحَقِّۖ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنۡهُ تَحِيدُ
و بيهوشى مرگ براستى فرارسد، اين است آنچه از آن مىگريختى
Surah Qaf, Verse 19
وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡوَعِيدِ
و در صور دميده شود، اين است روز وعده عذاب- روز رستاخيز
Surah Qaf, Verse 20
وَجَآءَتۡ كُلُّ نَفۡسٖ مَّعَهَا سَآئِقٞ وَشَهِيدٞ
و هر كسى مىآيد در حالى كه با او [فرشته] رانندهاى و [فرشته] گواهىدهندهاى هست
Surah Qaf, Verse 21
لَّقَدۡ كُنتَ فِي غَفۡلَةٖ مِّنۡ هَٰذَا فَكَشَفۡنَا عَنكَ غِطَآءَكَ فَبَصَرُكَ ٱلۡيَوۡمَ حَدِيدٞ
[خداى فرمايد:] هر آينه از اين غافل بودى، پس ما پوشش تو از [ديده] تو برداشتيم- تا آنچه به خبر مىشنيدى خود ببينى- از اين رو امروز چشمت تيزبين است- يعنى در آنچه مىبينى شك نمىكنى
Surah Qaf, Verse 22
وَقَالَ قَرِينُهُۥ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ
و همنشين او- فرشته نگهبان او- گويد: اين است آنچه نزد من آماده است- نامه اعمال
Surah Qaf, Verse 23
أَلۡقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٖ
[و به آن دو فرشته ندا آيد:] هر كافر ستيهنده سركش را در دوزخ افكنيد
Surah Qaf, Verse 24
مَّنَّاعٖ لِّلۡخَيۡرِ مُعۡتَدٖ مُّرِيبٍ
هر بازدارنده از نيكى [و] تجاوزگر شكدار را
Surah Qaf, Verse 25
ٱلَّذِي جَعَلَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ فَأَلۡقِيَاهُ فِي ٱلۡعَذَابِ ٱلشَّدِيدِ
آن كه با خداى يكتا خدايى ديگر گرفت، پس او را در عذاب سخت بيفكنيد
Surah Qaf, Verse 26
۞قَالَ قَرِينُهُۥ رَبَّنَا مَآ أَطۡغَيۡتُهُۥ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَٰلِۭ بَعِيدٖ
[شيطان] همنشين او گويد: پروردگارا، من او را به سركشى و نافرمانى وانداشتم و ليكن او خود در گمراهى دورى بود
Surah Qaf, Verse 27
قَالَ لَا تَخۡتَصِمُواْ لَدَيَّ وَقَدۡ قَدَّمۡتُ إِلَيۡكُم بِٱلۡوَعِيدِ
[خداى] گويد: نزد من ستيزه مكنيد كه همانا وعده عذاب را پيش از اين به شما داده بودم
Surah Qaf, Verse 28
مَا يُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَيَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّـٰمٖ لِّلۡعَبِيدِ
سخن نزد من- وعده و وعيد من- دگرگون نشود و من بر بندگان هيچ ستم نكنم
Surah Qaf, Verse 29
يَوۡمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ ٱمۡتَلَأۡتِ وَتَقُولُ هَلۡ مِن مَّزِيدٖ
روزى كه دوزخ را گوييم: آيا پُر شدى؟ و گويد: آيا بيش از اين هم هست؟
Surah Qaf, Verse 30
وَأُزۡلِفَتِ ٱلۡجَنَّةُ لِلۡمُتَّقِينَ غَيۡرَ بَعِيدٍ
و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك آرند و دور نباشد
Surah Qaf, Verse 31
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٖ
اين است آنچه نويد داده مىشديد، به هر بازگردنده- به خدا- نگاهدار [فرمان خدا]
Surah Qaf, Verse 32
مَّنۡ خَشِيَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَيۡبِ وَجَآءَ بِقَلۡبٖ مُّنِيبٍ
آن كسى كه در نهان از خداى رحمان بترسد و با دلى بازگردنده آيد
Surah Qaf, Verse 33
ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٖۖ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُلُودِ
به سلامت در آن
Surah Qaf, Verse 34
لَهُم مَّا يَشَآءُونَ فِيهَا وَلَدَيۡنَا مَزِيدٞ
ايشان راست در آن هر چه خواهند و نزد ما افزونى است- افزون بر آنچه خواهند
Surah Qaf, Verse 35
وَكَمۡ أَهۡلَكۡنَا قَبۡلَهُم مِّن قَرۡنٍ هُمۡ أَشَدُّ مِنۡهُم بَطۡشٗا فَنَقَّبُواْ فِي ٱلۡبِلَٰدِ هَلۡ مِن مَّحِيصٍ
و چه بسيار مردمانى را پيش از آنها نابود كرديم كه از اينها- اين كافران- زورمندتر بودند، پس در شهرها گردش و كاوش كردند آيا [آنان را] هيچ پناه و گريزگاهى هست- از عذاب و هلاك و مرگ؟
Surah Qaf, Verse 36
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ
هر آينه در اين [سخن كه گفته شد] يادكردى است براى آن كه او را دل باشد- عقل بيدار دارد و غافل نباشد- يا گوش فرادارد و حاضر باشد
Surah Qaf, Verse 37
وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ وَمَا بَيۡنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٖ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٖ
و هر آينه آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست در شش روز- شش دوران- آفريديم، و هيچ رنج و ماندگى به ما نرسيد
Surah Qaf, Verse 38
فَٱصۡبِرۡ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ قَبۡلَ طُلُوعِ ٱلشَّمۡسِ وَقَبۡلَ ٱلۡغُرُوبِ
پس بر آنچه مىگويند شكيبا باش و پيش از برآمدن آفتاب- يعنى نماز بامداد- و پيش از فروشدن آن- نماز پيشين
Surah Qaf, Verse 39
وَمِنَ ٱلَّيۡلِ فَسَبِّحۡهُ وَأَدۡبَٰرَ ٱلسُّجُودِ
و در پاسى از شب- نماز شام
Surah Qaf, Verse 40
وَٱسۡتَمِعۡ يَوۡمَ يُنَادِ ٱلۡمُنَادِ مِن مَّكَانٖ قَرِيبٖ
و گوش فرادار- منتظر باش- روزى را كه آوازدهنده- اسرافيل- از جايى نزديك آواز دهد
Surah Qaf, Verse 41
يَوۡمَ يَسۡمَعُونَ ٱلصَّيۡحَةَ بِٱلۡحَقِّۚ ذَٰلِكَ يَوۡمُ ٱلۡخُرُوجِ
آن روز كه آن بانگ حق- دميدن دوم- را بشنوند، آن است روز بيرونشدن [از گور]
Surah Qaf, Verse 42
إِنَّا نَحۡنُ نُحۡيِۦ وَنُمِيتُ وَإِلَيۡنَا ٱلۡمَصِيرُ
همانا ما زنده مىكنيم و مىميرانيم و بازگشت به سوى ماست
Surah Qaf, Verse 43
يَوۡمَ تَشَقَّقُ ٱلۡأَرۡضُ عَنۡهُمۡ سِرَاعٗاۚ ذَٰلِكَ حَشۡرٌ عَلَيۡنَا يَسِيرٞ
روزى كه زمين از آنان بشكافد شتابنده باشند- شتابان بيرون آيند- اين برانگيختنى است كه بر ما آسان است
Surah Qaf, Verse 44
نَّحۡنُ أَعۡلَمُ بِمَا يَقُولُونَۖ وَمَآ أَنتَ عَلَيۡهِم بِجَبَّارٖۖ فَذَكِّرۡ بِٱلۡقُرۡءَانِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ
ما بدانچه مىگويند داناتريم، و تو بر آنها [گماشتهاى] چيره نيستى، پس آن را كه از وعده عذاب من مىترسد بدين قرآن پند ده
Surah Qaf, Verse 45